خلاصة:
ورود مدرنیته به جامعه سنتی ایران تأثیر زیادی بر تغییر ذهنیت و جایگاه اجتماعی زنان داشت. به دلیل وجود ارتباط انکار ناپذیر ادبیات و جامعه، این مقاله به دنبال بررسی سیر تحول ذهنیت زن ایرانی در رویارویی با مدرنیته با تکیه بر رمان فارسی است. بدین منظور دو رمان «روزگار سیاه» و «زیبا» از سالهای آغازین سدۀ چهاردهم شمسی انتخاب شدهاند.رویارویی شخصیتهای زن این دو رمان با مدرنیته، با رویارویی شخصیتهای زن رمان «شب یک شب دو» که در سال 1353ه.ش نگاشته شده است، مقایسه میگردد. به دلیل اینکه در این سه رمان زنان نقش محوری بازی میکنند، میتوان با مقایسۀ تحلیلی و توصیفی نشان داد از نگاه نویسندگان، در فاصلۀ نزدیک به پنجاه سال ذهنیت زن ایرانی نسبت به مؤلفههای مدرنیته (با تکیه بر نظریات گیدنز) چه تغییراتی کرده است. بدین منظور شخصیت زنان در مواجهه با مؤلفههای آموزش، حضور اجتماعی زنان، برابری زن و مرد، فردیت زنان، انسانگرایی، دنیاگرایی و سنت ستیزی در رمانها بررسی و با یکدیگر مقایسه شده است.
The entrance of modernity into Iranian traditional society had a major impact on changing the mentality and social status of women. Because of the undeniable relationship between literature and society, this article investigates the evolution of the Iranian woman's mentality in dealing with modernity, relying on Persian novels. For this purpose, two novels "Black Times" and "Ziba" have been selected from the early years of the 14th century. The confrontation of the female characters of these two novels with modernity is compared with the confrontation of the female characters of the novel "Night One Night Two" written in 1974. women play a central role in these three novels so by analytical and descriptive comparisons it can show, in the authors' view, what has changed in the fifty years of the Iranian woman's mentality towards the components of modernity (based on Giddens's theories). To this end, the female personality in the face of the components of education, women's social presence, male and female equality, women's individuality, humanism, secularism and anti-tradition in the novels have been compared and investigated.
ملخص الجهاز:
بررسی سیر تحول ذهنیت زن ایرانی در مواجهه با مدرنیته با تکیه بر رمان های «روزگار سیاه »، «زیبا» و «شب یک شب دو» پریوش میرزاییان * جهانگیر صفری **، نرگس باقری *** 1 چکیده جامعه شناسی ادبیات رشته ای علمی است که علاوه بر نقد اجتمـاعی ادبیـات ، بـا توانـایی ویژه ای شرایط اجتماعی و تاریخی دوره ای را توصیف و تحلیل می کنـد کـه اثـر ادبـی در محدودة آن دوره آفریده شده است .
بعد از گذشت نزدیک به پنجاه سال بـه دلیـل فراگیـر شـدن اندیشه های مدرن تحولات زیادی در ذهنیت زنان ایجاد شده است ؛ اما فرد گرایی افراطی و آزادی مدرن موجب شده زنان متعلق به طبقه مرفه و عمدتآ روشنفکر، به ستیز با نظام هـای ارزشی و اخلاقی جامعه بپردازند.
در مقالۀ «بررسی چالش های سنت و مدرنیته در رمان پرنده من نوشته فریبا وفی » نیز به طور خلاصه به سرگشتگی زن سنتی در جامعه مدرن و از خود بیگانگی زنان در مسیر گـذار جامعـه از سـنت بـه مـدرن پرداختـه شـده اسـت (حیدری و همکاران ، ١٣٩٦).
در واقع بـا ظهور مدرنیته ، مناسبات اجتماعی و جهت گیری های ارزشی از پیش تعیین شده و معطـوف به جمع گرایی جای خود را به فرد گرایی ، به معنی احتـرام بـه ارزش انسـانی ، اسـتقلال و آزادی عمل ، حرمت امور شخصی و به طور کلی ، برتر پنداشتن فرد از جمع و اهمیت قائل شدن برای فرد در برابر جمع ، می دهد.
زنان هنوز بـه اندیشـۀ پیشرفت که یکی از مؤلفه های مدرنیته است دست نیافته اند و به همین دلیل ایـن آمـوزش ، تغییر شایان توجهی در ذهنیت آنان ایجاد نمی کند.