خلاصة:
این تحقیق با هدف طراحی مدل پیش بینی تحول نظام اداری در حوزه منابع انسانی انجام شده است. تحقیقق موجقود ازنظر هدف، کاربردی و توسعه ای و از نظر روش یک تحقیق آمیخته اکتشافی است. جامعه آمقاری تحقیقق شقامل کلیقهکارکنان دستگاه های اجرایی شهر کرمان به تعداد 23270 نفر بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای450 نفربه عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه محقق ساخته عوامل بازدارنده اجقرایتحول نظام اداری در حوزه منابع انسانی و تحول نظام اداری استفاده شده است. نتقای تحقیقق نشقان داد ،مقدل مفهقومیتحقیق از برازش قابل قبولی برخوردار است و عوامل بازدارنده تحول نظام اداری در حوزه منابع انسانی عبارتند از: عدمشایسته سالاری، آموزش ناکافی، نبود امور رفاهی، مناسب نبودن مزایای بازنشستگی، نامناسب بقودن ارزشق یابی، درجقهبالایی از سیاسی شدن، سلطه بوروکراتیک، عدم توانایی نهقاد ی، فنق ی و اداری، عقدم توجقه بقه اجقرا ی همزمقان منقافععمومی و حقوق اداری، ضعف فناوری های اطلاعات و ارتباطات، فراهم نبودن شرایط علّی اثرگذار، عوامل فرهنگق ی،سیاسی، مدیریتی، قضایی، ارزشی و ساختاری، مبهم بودن اهداف و عدم حاکمیت تفکر بهبود مستمر، کقه ایقن عوامقل35 / 0 از واریانس نظام تحول اداری در حوزه منابع انسانی را تبیین می کنند.
The aim of this study was to design a model for predicting the evolution of the administrative system in the field of human resources. The existing research is applied and developmental in terms of purpose and a mixed exploratory research in terms of method. The statistical population of the study included all employees of the executive bodies of Kerman in the number of 23,270 people who were selected as a sample using stratified random sampling method of 450 people. To collect data, two researcher-made questionnaires were used to prevent the implementation of administrative system transformation in the field of human resources and administrative system transformation. The results showed that the conceptual model of the research has an acceptable fit and the factors hindering the evolution of the administrative system in the field of human resources are: Inadequacy, inadequate education, lack of welfare, inadequate retirement benefits, inadequate evaluation, high degree of politicization, bureaucratic domination, institutional, technical and administrative incompetence, Lack of attention to the simultaneous implementation of public interests and administrative rights, weakness of information and communication technologies, lack of effective causal conditions, cultural, political, managerial, judicial, value and structural factors, ambiguity of goals and lack of dominance of continuous improvement thinking, These factors explain 0.35 of the variance of the administrative transformation system in the field of human resources.
ملخص الجهاز:
نتـايج تحقيـق نشـان داد،مـدل مفهـومي تحقيق از برازش قابل قبولي برخوردار است و عوامل بازدارنده تحول نظام اداري در حوزه منابع انساني عبارتند از: عدم شايسته سالاري ، آموزش ناکافي ، نبود امور رفاهي ، مناسب نبودن مزاياي بازنشستگي ، نامناسب بـودن ارزشـيابي ، درجـه بالايي از سياسي شدن ، سلطه بوروکراتيک ، عدم توانايي نهـادي ، فنـي و اداري ، عـدم توجـه بـه اجـراي همزمـان منـافع عمومي و حقوق اداري ، ضعف فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات ، فراهم نبودن شرايط عّلي اثرگذار، عوامل فرهنگـي ، سياسي ، مديريتي ، قضايي، ارزشي و ساختاري ، مبهم بودن اهداف و عدم حاکميت تفکر بهبود مستمر، کـه ايـن عوامـل ٠/٣٥ از واريانس نظام تحول اداري در حوزه منابع انساني را تبيين مي کنند.
مدل مفهومي متغير پيش بين عوامل بازدارنده عدم شايسته سالاري آموزش ناکافي نبود امور رفاهي مناسب نبودن مزاياي بازنشستگي نامناسب بودن ارزشيابي متغير ملاک درجه بالايي از سياسي شدن سلطه بوروکراتيک عدم توانايي نهادي ، فني و اداري عدم توجه به اجراي همزمان منافع عمومي و حقوق اداري ضعف فناوري هاي اطلاعات و ارتباطات نظام تحول اداري در حوزه منابع انساني فراهم نبودن شرايط عّلي اثرگذار تحول ساختاري عوامل فرهنگي تحول فناوري عوامل سياسي عوامل مديريتي تحول فرايندي عوامل قضايي تحول رفتاري رعووامل ارزششنياسي مبهم بودن اهداف عدم حاکميت تفکر بهبود مستمر وجود روحيه مقررات ستيزي نبود سيستم انگيزشي کارآمد 1Hizaamu ٢Madinda رابطه سالاري رهبري ناکارآمد تحقيق موجود از نظر هدف کاربردي و از نظر روش يک تحقيق توصيفي از نـوع همبسـتگي اسـت .