خلاصة:
نیمه ی دوم هزاره سوم پیش از میلاد، همزمان با تحولات نوینی در بخشهای وسیعی از سرزمینهای جنوب و جنوب غربی ایران است که تحت عنوان دوران ایلامی معرفی می شود. این دوران با روی کار آمدن نخستین پادشاهان سلسله ی اوان در نیمه ی نخست هزاره ی سوم ق.م آغازمی گردد و تا اواخر نیمه ی نخست هزاره ی اول ق.م ، با تاجگذاری داریوش اول سومین پادشاه هخامنشی، پایان می یابد. به دلیل نقصان کاوشهای باستان شناختی و کمبود مدارک تاریخی، بسیار مهجور مانده و نتوانسته است آنچنان که بایسته است شناخته بشود. مقاله ی حاضر که به منظور معرفی این دوران دو هزار ساله از تاریخ ایران زمین به نگارش درآمده، گزیده ای از مجموعه پژوهش ها و مطالعات ایلام شناسان و باستان شناسان مشهوری همچون فرانسوا والا،پییر آمیه، عزت الله نگهبان، ویلیام سامنر، الیزابت کارتر، پییر دومیروشیجی و دیگران است. در این مقاله که به روش کتابخانه ای تألیف شده است، تلاش فراوان شده تا بتوان با استفاده از شواهد باستان شناسی و کتیبه های تاریخی، مطالعات زبان شناسی ، مختصری از تاریخ و فرهنگ این دوران ارائه شود.
ملخص الجهاز:
براي گردآوري اطلاعات موجود در اين مقاله از ده ها منبع متفاوت فارسي و غير فارسي استفاده شده و تلاش نگارندگان بر اين بوده است تا با مقايسه و برابرسازي داده هاي باستان شناختي و تاريخي به روش کتابخانه اي، بتوانند مجموعه اي مختصر اما جامع و رسا از تاريخ دو هزار ساله ي جنوب و جنوب غربي ايران راکه با نام ايلام و دوران ايلامي به هم گره خورده است تهيه نمايند.
از سوي ديگر، در يک مفهوم وسيع تر، فلات ايران که از غرب با بين النهرين و در شرق با دشت هاي کوير و لوت و از جنوب به خليج فارس راه مييابد را، با نام امپراتوري ايلام هم رديف دانسته و بر همين اساس معتقد است ، از ديد سياسي، قلمرو ايلام مجموعه فلات و يا بخشي از اين مجموعه که شوشان در برخي از ادوار ميتوانسته ضميمۀ آن باشد را تشکيل ميدهد (والا، ١٣٧٦: ١٩٠).
برهمين اساس برنامۀ ي لايه نگاري شوش توسط « ژنوييودلفوس » ه منظور مطالعۀ تپه هاي قبل از تاريخ دشت شوشان ، آلن لوبرن براي تجسس طبقه هاي هزارة چهارم (آکروپل I)، اليزابت کارتر مطالعه ي طبقه هاي هزاره ي سوم (شهر شاهي١) و پيير دوميروشيجي طبقۀ نيمۀ نخست هزاره ي اول (شهر شاهي ٢) انجام گرفت (پرو، ١٣٧٦: ٢).
ليزابت کارتر با توجه به شباهت ميان سفال هاي مکشوفه از لايه هاي ١٨ تا ١٣ شهر شاهي و سفالهاي شناخته شده از فارس و کرمان (بانش و آغاز ايلامي) معتقد به نوعي دگرگوني فرهنگي در شوش و وابستگي پايدار آن به شهرهاي بين النهرين و قرارگاههاي ايلامي در سرزمينهاي مرتفع است (کارتر، ١٣٧٦: ٧٧).