خلاصة:
فلات ایران به دلیل شرایط و موقعیت جغرافیایی از دیرباز سکونتگاه انسان و مهد تمدن و فرهنگ بوده است. تنوع آب و هوایی، منابع آب، وجود رشته کوه های البرز و زاگرس، دشت های میان کوهی و جلگه ای حاشیه ای خصوصاً حواشی و سواحل خلیج فارس در نواحی جنوب و جنوب غربی ایران شرایط مساعد و مناسب برای زندگی انسان در این سرزمین پدید آورده است. جریان رودهای متعدد در دامنه های ارتفاعات سلسله جبال زاگرس غربی و شرقی و ناحیه کوهستانی کرمان از حوزه ی هلیل رود در شرق تا رودخانه کرخه و دویرج در منطقه موسیان و دهلران در غرب فلات ایران موجب شده تا جنوب ایران و کناره های خلیج فارس موقعیت مناسبی برای سکونت و استقرار پیدا نماید. یافته های پژوهش های باستان شناسی در شهداد، تل ابلیس تپه یحیی و دیگر مکان های باستانی در حوزه ی هلیل رود در دامنه های جنوب غربی جبال بارز ، شمال تنگه هرمز و جزایر آن و نیزحوزه ی رود میناب نشان می دهد که ساکنان این منطقه از هزاره نهم ق- م با گذر از دوره ی استقرار در غارها و غارنشینی روانه دشت شده و با پیدایش کشاورزی و استقرار دردهکده های اولیه تغییراتی را در زندگی خود ایجاد نموده اند.کشف برخی ابزارها چون داس سنگی در تپه یحیی و نمونه های مشابه آن در تل ابلیس نشانگرتحول در فعالیت های کشاورزی در این عصر بوده است. استمرار و ادامه ی تحولات نوسنگی با پیدایش سفال در هزاره پنجم ق.م در حوزه ی هلیل رود و دشت جیرفت گستره ی تمدن این منطقه را در دوره ی نوسنگی بیشتر روشن نموده است. بررسی و مقایسه سفال های مکشوفه از تپه های حوزه هلیل رود با سفال های شوش ارتباط تمدنی ساکنان کرمان را با حوزه ی جنوب غربی ایران نشان می دهد. از جهتی دیگر ساکنان غرب کرخه و حواشی رودخانه دویرج در موسیان دهلران خصوصاً تپه علی کش در هزاره هفتم ق- م دارای استقرار بوده و ظهور سفال در این منطقه حدود 6000 قبل از میلاد بوده است که می توان تقارن و هم زمانی ساکنان علی کش را با حوزه ی هلیل رود مورد توجه قرار داد. بررسی راه ها و معابر باستانی محدوده جنوبی ایران از موسیان و حوزه ی رودخانه دویرج و کرخه تا حوزه ی هلیل رود می تواند به شناخت بیشتر این ارتباط کمک نماید که در این مقاله بیشتر مورد توجه بوده است.از جهتی دیگر موسیان در مسیر ارتباطی تمدن های جنوبی ایران با تمدن های بین النهرین بدون بررسی و شناخت بیشتر تمدن و فرهنگ ساکنان موسیان و دهلران ناقص خواهد بود که در این نوشتار به این موضوع نیز اشاره شده است.
ملخص الجهاز:
جريان رودهاي متعدد در دامنه هاي ارتفاعات سلسله جبال زاگرس غربي و شرقي و ناحيه کوهستاني کرمان از حوزه ي هليل رود در شرق تا رودخانه کرخه و دويرج در منطقه موسيان و دهلران در غرب فلات ايران موجب شده تا جنوب ايران و کناره هاي خليج فارس موقعيت مناسبي براي سکونت و استقرار پيدا نمايد.
يافته هاي پژوهش هاي باستان شناسي در شهداد، تل ابليس تپه يحيي و ديگر مکان هاي باستاني در حوزه ي هليل رود در دامنه هاي جنوب غربي جبال بارز ، شمال تنگه هرمز و جزاير آن و نيزحوزه ي رود ميناب نشان مي دهد که ساکنان اين منطقه از هزاره نهم ق - م با گذر از دوره ي استقرار در غارها و غارنشيني روانه دشت شده و با پيدايش کشاورزي و استقرار دردهکده هاي اوليه تغييراتي را در زندگي خود ايجاد نموده اند.
در اين مقاله اين هدف دنبال شده است تا ضمن معرفي آثار و ابنيه منطقه ، راه ها و معابر باستاني حاشيه ي جنوبي ايران را به عنوان عامل و زمينه ي ارتباط بين تمدن هاي باستاني حوزه ي هليل رود در شمال خليج فارس و تمدن هاي ميان رودان مورد بررسي و مطالعه قرار دهد.
در اين نوشتار در زمينه راه ها و معابر باستاني حوزه ي جنوبي ايران در شمال خليج فارس اطلاعاتي ارائه شد که هدف عمده اين فعاليت ها شناخت تمدن هاي مسير ارتباطي حوزه ي هليل رود تا حوزه ي رودهاي کرخه و دويرج در منطقه ي موسيان و دهلران وبه سمت تمدن هاي بين النهرين بوده است .