خلاصة:
عناصر معماری و شهر سازی به جا مانده در کالبد شهر به عنوان میراثی ارزشمند و ابزاری برای شناخت فرهنگ و روش زندگی در دوران های مختلف از اهمیت بسزایی بر خورداربوده است.با شناخت اماکن و بناهای تاریخی و تحلیل اصول و اندیشه های موثر بر ساختار و فرم آن ها می توان به فرهنگ و نگرش گذشتگان و روش زندگی آن ها بیشتر پی برد؛این آثار به جا مانده یکی از شاخص ترین آثار معماری می باشند که ریشه های اصیل و دست نخورده معماری، فرهنگ و هویت هر جامعه ای را در بطن خود جای داده اند . این آثاردر ایران نیزهمچون نگین هایی به هم پیوسته در شهر های مختلف خود نمایی می کنند . نمونه بارز و ماندگار این آثار تاریخی بازارها هستند که در بافت های های قدیمی، برای تولید محصولات صنعتی کوچک ،انبار و مبادلات ،خرید و فروش و خدمات جنبی بازرگانی فراهم آورده است.در همین راستا به اختصاربه بررسی بازار ها و نقش آن ها در ساختار شهری می پردازیم. بافت های قدیمی شهر که هویت تاریخ معماری و شهر سازی گذشتگان را در خود نهفته دارند، به بهانه تعریض خیابان و بهبود ترافیک تخریب گردیده اند. این عناصر اغلب ویران شده اند و جای آن ها ساختمان های بدون هیچگونه رعایت خصیصه های اجتماعی وهمساز با اقلیم سر بر آورده اند. در پژوهش پیش رو به بررسی علل این نوع تخریب ها، راه های بهبود هر چه بیشتر بافت های تاریخی ، ارایه راهکار برای جایگزین نمودن تفکر حفظ ساختار مرکزی شهر وهمچنین ساختار بازار های روز و ساماندهی آن ها که بخشی از هویت و خاطره جمعی مردم هستند بررسی شده است.
ملخص الجهاز:
رازماندگاري مراکز دادوستد در بافت معماري سنتي شهرهاي ايران 1 دکتر ناصر راد چکيده عناصر معماري و شهر سازي به جا مانده در کالبد شهر به عنوان ميراثي ارزشمند و ابزاري براي شناخت فرهنگ و روش زندگي در دوران هاي مختلف از اهميت بسزايي بر خورداربوده است .
با شناخت اماکن و بناهاي تاريخي و تحليل اصول و انديشه هاي موثر بر ساختار و فرم آن ها مي توان به فرهنگ و نگرش گذشتگان و روش زندگي آن ها بيشتر پي برد؛اين آثار به جا مانده يکي از شاخص ترين آثار معماري مي باشند که ريشه هاي اصيل و دست نخورده معماري، فرهنگ و هويت هر جامعه اي را در بطن خود جاي داده اند .
همچنين کميسيون هاي ماده ٥ و ماده ١٠٠ علي رغم تلاش براي بهبود و حل مشکلات ، عمدتا زمينه اي براي از بين بردن ضوابط و مقررات شهرسازي و ايجاد ارزش افزوده براي اراضي کسانيکه اعتقادي به قانون و فرهنگ و نظام شهري نداشته و ندارند و صرفا منافع اقتصادي ملاک زندگي آنان است ، تبديل گشته و باعث گرديده که طرح هاي فوق ، افق پيش بيني شده خود را سپري نکنند و دستخوش تغييرات در تراکم و خدمات عمومي شوند؛ طبق بررسيهاي صورت گرفته بين ١٥ تا ٣٠ درصد اين طرح ها تحقق پذيرفته اند و بستري فراهم گشته که جامعه شهري اعتقادي به طرح هاي جامع تفصيلي نداشته و بر مبناي نياز و ارزش افزوده املاک کاربري اراضي را تغيير دهند.
علاوه بر اين مديريت شهري و کلان کشور در امور معماري و شهرسازي از طرح هايي که باعث تخريب و از بين بردن آثار گرانقدر بافت سنتي و بناهاي تاريخي که هويت فرهنگي کشورمان ميباشند اجتناب ورزند.