خلاصة:
بزهکاری به شیوههای گوناگون تعریف شده است. به نظر میرسد، کاملترین تعریفی که با توجه به نظریات کارشناسان رشتههای مختلف ارائه شده، این است که بزهکاری، اقدام به عملی است که برخلاف موازین، مقرّرات و قوانین جامعه بوده، انجام آن موجب پیگرد قانونی میشود و کسانی را که مرتکب چنین اعمالی میگردند، مجرم یا بزهکار میگویند. افزایش روند بزهکاری در ابعاد گوناگون در میان نوجوانان و جوانان، توجه کارشناسان رشتههای علوم انسانی را به خود جلب کرده است. در این مقاله، بررسی مساله بزهکاری در بین جمعیت جوانان می باشد، مورد بررسی قرار گرفته است. اگر خانواده به عنوان اولین محیطی که فرد در آن نشو و نموّ مییابد، مورد کنکاش قرار گیرد، عواملی از جمله اختلاف پدر و مادر، تبعیض بین فرزندان، کمبود محبت، عدم حضور پدر در خانه، بزهکاری یکی از اعضای خانواده، نداشتن الگوی رفتاری مناسب، عدم درک فرزندان و غیره میتواند نقش مؤثری در بزهکاری فرزندان داشته باشد. علاوه بر این، عوامل دیگری همچون مسائل اقتصادی، فقدان تعلیم و تربیت مناسب، اشتغال و عوامل مرتبط با آن، مثل بیکاری و نارضایتی شغلی و سرانجام ضعف اعتقادات مذهبی در این زمینه مورد توجه قرار گرفته است. در نهایت، پیشنهادهایی برای پیشگیری از بزهکاری نوجوانان و جوانان ارائه شده است.
delinquency is defined in different ways. it seems that the most complete definition given according to the opinions of experts in various fields is that a crime is an act that is contrary to the norms, rules and regulations of society, and causing it to be prosecuted. and those who commit such acts are called criminals or delinquents. the increasing trend of delinquency in various dimensions among adolescents and young people has attracted the attention of humanities experts. in this article, the issue of delinquency among the youth population is examined. if the family is explored as the first environment in which a person develops, factors such as parental differences, discrimination between children, lack of love, absence of the father at home, delinquency of a family member lack of proper behavior pattern, lack of understanding of children, etc. can play an effective role in children's delinquency. in addition, other factors such as economic issues, lack of proper education, employment and related factors, such as unemployment and job dissatisfaction and finally the weakness of religious beliefs in this area have been considered. finally, suggestions are made for preventing juvenile delinquency.
ملخص الجهاز:
مجموع نيروي نظامي اقليم کردستان در حدود ١١٠ هزار نفر است و سلاح ها و تجهيزات پيشرفته و بازدارنده در اختيار ندارند (نامي و محمد پور، ١٣٨٧: ٥١٠) ازجمله نقاط ضعف نيروهاي نظامي اقليم ميتوان به نبود همبستگي و اتحاد بين نيروهاي اتحاديه ميهني و دموکرات ، مجهز نبودن به سلاح هاي سنگين و دوربرد، نداشتن پدافند هوايي و کمبود سلاح و مهمات اشاره کرد و ازجمله مهم ترين نقاط قوت آن ها نيز ميتوان به حس جنگجويي و رشادت در پيش مرگ ها، آشنايي به جنگ هاي چريکي، پيشينه طولاني در مبارزه با دولت هاي قبل و تعداد نفرات قابل توجه اشاره نمود؛ که به هيچ وجه قابل مقايسه باقدرت نظامي جمهوري اسلامي نيست ؛ ازاين رو از بعد نظامي تأثيري بر امنيت ملي ايران ندارد (همان : ٥١١).
به رغم اهتمام اين نظريه در بررسي زواياي مدرن تهديدات ، اين مکتب اهميت تهديدات سنتي را به کناري نمينهد بلکه تهديدات جديد را در ذيل اين نگرانيها قرار ميدهد و در بيان تهديدات از نگرانيهاي سنتي مانند تحرکات نظامي و در پي آن از تهديدات ديگري همچون تهديدات سياسي، اجتماعي، بيثباتي اقتصادي و آلودگي زيست محيطي سخن ميراند که شيوه عمل آن ها به مشخص بودن هويت ، قريب الوقوع بودن ، شدت احتمال وقوع عواقب اجتماعي و پيشينه تاريخي مربوط ميشود، به عبارتي اگر تهديد خاصي (مثلا اجتماعي) هويت مشخصي باشد (مثلا قومي) باشد و زمان وقوع آن با توجه به داده هاي موجود نزديک و ضرورت وقوع آن شديد بوده و از زمينه و سابقه تاريخي برخوردار باشد، امنيتي قلمداد ميشود (نصري، ١٣٨١: ١٤٢) با اين همه در چارچوب مکتب کپنهاگ به سه دليل اساسي دولت به عنوان مرجع امنيت ميباشد: اول اين دولت است که بايد بر مسائل بين المللي، دولتي و نيمه دولتي فائق آيد.