خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه باورهای غیرمنطقی، خودپنداره و بهزیستی معنوی در زنان با سابقه طلاق و عادی بود پژوهش حاضر از نوع علی -مقایسهای و جامعه آماري پژوهش حاضر را تمامي زنان مطلقه تحت پوشش سازمان بهزیستی و زنان عادی شهر شیراز بود. گروه نمونه متشکل از 120 نفر در دو گروه (60 زن مطلقه 60 زن عادی) بود. برای تعیین حجم نمونه در گروه زنان مطلقه از روش نمونهگیری در دسترس و برای زنان عادی از روش هدفمند بهمنظور همتاسازی گروه زنان عادی با زنان مطلقه استفاده شد. پرسشنامه باورهای غیرمنطقی توسط جونز، پرسشنامه خودپنداره راجرز، پرسشنامه بهزیستی معنوی پولوتزین و الیسون مورد سنجش قرار گرفتند. دادههای گردآوریشده در دو سطح مورد تجزیهوتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار از میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از تحليل واريانس چندمتغيره استفاده شد. نتایج نشان داد که بین باورهای غیرمنطقی، خودپنداره و بهزیستی معنوی در زنان با سابقه طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد؛ باورهای غیرمنطقی در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي بالاتر است و ميانگين متغيرهاي خودپنداره و بهزيستي معنوي در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي پایینتر است؛ میانگین باورهای غیرمنطقی و ابعاد آن (شامل درماندگی در برابر تغییر، توقع تائید از دیگران، اجتناب از مشکل و بیمسئولیتی هیجانی) در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي بالاتر است؛ بین خودپنداره در زنان با سابقه طلاق و عادی تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین بهزيستي معنوي و ابعاد آن (سلامت وجودي و سلامت مذهبي) در زنان با سابقه طلاق نسبت به زنان عادي پايينتر است. با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر لزوم توجه به باورهای غیرمنطقی خودپنداره و بهزیستی معنوی پیشنهاد میشود این سازهها در قالب کلاسهای آموزشی قبل از ازدواج بهمنظور پیشگیری از بروز مشکلات در زندگی مشترک صورت گیرد.
the present study aimed to compare irrational beliefs, self-concept, and spiritual well-being in divorced and normal women. this research was causal-comparative. the statistical population was all divorced women covered by the welfare organization and ordinary women of shiraz city. the sample group consisted of 120 people in two groups (60 divorced women and 60 normal women). the available sampling method was used to determine the sample size in the group of divorced women. the purposeful method was used for normal women to compare the group of normal women with divorced women. jones' irrational beliefs questionnaire, rogers' self-concept questionnaire, polotzin's and ellison's spiritual well-being questionnaire, were analyzed. the collected data were evaluated at two levels (descriptive statistics and inferential statistics). at the level of statistics, mean and standard deviation were used, and at the level of inferential statistics, multivariate analysis of variance has used. the result showed that there is a significant difference between irrational beliefs, self-concept, and spiritual well-being in divorced and normal women. irrational beliefs in women with a history of divorce are higher than in normal women, and the mean of self-concept variables and spiritual well-being in women with a history of divorce is lower than in normal women. the average of irrational beliefs and their dimensions (including helplessness against change, the expectation of approval from others, problem avoidance, and emotional irresponsibility) are higher in women with a history of divorce than in normal women. there is a significant difference between self-concept in women with a history of divorce and normal women. the average spiritual well-being and its dimensions (existential health and religious health) are lower in women with a history of divorce than in normal women. based on the results, on the need to pay attention to the irrational beliefs of self-concept and spiritual well-being, it is suggested that these structures be implemented in pre-marriage training classes to prevent the occurrence of problems and increase people's awareness of the role of these variables in joint life.
ملخص الجهاز:
با توجه به نتايج پژوهش مبني بر لزوم توجه به باورهاي غيرمنطقي خودپنداره و بهزيستي معنوي پيشنهاد ميشود اين سازه ها در قالب کلاس هاي آموزشي قبل از ازدواج به منظور پيشگيري از بروز مشکلات در زندگي مشترک صورت گيرد.
جهت بررسي فرضيه پژوهش که به چه ميزان بين باورهاي غيرمنطقي، خودپنداره و بهزيستي معنوي در زنان با سابقه طلاق و عادي تفاوت معناداري وجود دارد، از روش آمار تحليل واريانس چندمتغيره استفاده شد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) تفاوت دو گروه در باورهاي غيرمنطقي، خودپنداره و بهزيستي معنوي در هر چهار آزمون معنادار است ، به عبارتي در بين زنان با سابقه طلاق و زنان عادي تفاوت معنيداري وجود دارد.
جهت بررسي فرضيه پژوهش که به چه ميزان بين ابعاد باورهاي غيرمنطقي در زنان با سابقه طلاق و عادي تفاوت معناداري وجود دارد، از روش آمار تحليل واريانس چندمتغيره استفاده ميشود.
1. Baum, Rahav & Sharon 2 Muñoz-Eguileta 3.
Filipović, Vukosavljević-Gvozden & Opačić در توجيه تفاوت ميانگين مؤلفه ي توقع تأييد از ديگران ميتوان بيان داشت اين باور که زنان داراي سابقه ي طلاق در مقايسه با زنان عادي نياز به حمايت و تأييد بيشتري دارند که آن ها را ميشناسند و يا به آن ها علاقه پيدا کنند.
Comparison of Irrational Beliefs, Self-concept, and Spiritual Well- being in Women with a History of Divorce and Normalcy Farideh Ensafdaran*1, Mahnaz Mohammadizadeh Sarvestani2, Kazem Khorramdel3 1.
com Abstract The present study aimed to compare irrational beliefs, self-concept, and spiritual well-being in divorced and normal women.