خلاصة:
فرهنگ هر جامعه ، مجموعه اي از خلق و خوها، هنجارها، ارزش ها و اعتقادات ، بايدها، نبايدها، رسم و رسوم
آن جامعه ميباشد. نقشۀ مهندسي فرهنگي يک جامعه را ميتوان شبيه يک پازل تصور نمود که هر رفتار و
کنش اجتماعي قطعه اي از آن است . در نگاه ميکروسکوپي، فرهنگ هر جامعه داراي يک نقشه ژنتيکي (ژنوم )
ميباشد و هر رفتار و کنش اجتماعي برگرفته از يک ژن فرهنگي است . ژن فرهنگي وظيفۀ انتقال يک ارزش ،
خلق و خو، رسم يا عرف را از نسلي به نسل ديگر بر عهده دارد. براي ايجاد يک رفتار و کنش اجتماعي جديد
و يا حذف يک رفتار و کنش اجتماعي قديمي بايد ژن فرهنگي لازم را ايجاد و يا حذف نمود، در غير
اينصورت اصلاحات فرهنگي جامعه به نتيجۀ مطلوبي نخواهد رسيد. ژن فرهنگي ميتواند برگرفته از کنش -
هائي هم راستا با فطرت انساني، غريزي، وحياني و يا شيطاني باشد. اگر يک کنش رفتاري در راستاي انگيزه
فطري و وحياني باشد، همچون فرشته اي است که موجب نجات و خودسازي فرد و در نتيجه جامعه مي -
گردد. جهت نيل به تربيت انسان هاي وحياني و با تقوا، مدينۀ فاضله و جامعه اي عقلاني، شناسائي و تبيين
مهندسي و همچنين ژنوم فرهنگي فطرت بنيان وحياني ضروري است . بديهي است شناسايي، اصلاح ، پالايش
و ژن درماني رفتارها و کنش هاي فرهنگي ناشايست براي پيشرفت و داشتن زندگي سالم تر، اجتناب ناپذير
است . ايمان يکي از قدرت هائي است که انسان توسط آن به زندگي ادامه ميدهد و فقدان مطلق آن ، او را به
پوچي و پوچگرائي هدايت کرده و درهم ميشکند، بنابراين تقويت ايمان شهروندان هر جامعه و کنترل هاي
دروني توأمان و همراه با اعمال قانون مناسب ميتواند در مديريت فرهنگي جامعه نقش کليدي را داشته
باشد. بنابراين در ديپلماسي، تعامل و تقابل فرهنگي بين کشورها، اين ايمان يک جامعه است که کارساز
است و در مقابل ايدز فرهنگي مصونيت ايجاد مينمايد. از آنجائيکه مداراي فرهنگي و نفوذ فرهنگ ها در
يکديگر به واسطه ي پيشرفت علم و تکنولوژي يک واقعيت بوده و علم و فناوري نوين فرهنگ جديد ايجاد
مينمايد، بوميسازي فرهنگ هاي وارداتي اجتناب ناپذير است . کشورهائي که در زمينه ي علم و فناوري
هميشه مصرف کننده هستند و تمهيدات لازم را نميانديشند، به مرور فرهنگ آنها توسط کشورهاي پيشرفته
استحاله ميگردد. تحقيقات هدفمندي که در راستاي نيازهاي کشور باشد، ميتواند در بوميسازي فرهنگ -
هاي بيگانه ، به واسطه ورود علم و فناوري و فرهنگ وابسته کمک شاياني نمايد. امنيت فرهنگي با حفاظت و
صيانت از ژنوم فرهنگي مقدور بوده و پيش نياز امنيت در عرصه هاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي و ... مي -
باشد.