توسعه سازمان، ضرورت یا تغییری بی اثر مقالة

"توسعه سازمان: ضرورت یا تغییری بی‌اثر؟ مجتبی امیری آیا تاکنون به نگرانیهای مشتریان درباره‌ اقدامات توسعه و تغییر سازمانی‌1 پرداخته‌اید؟بکهارد2در کتاب تاریخچه‌ C OD توضیح می‌دهد که‌ چگونه داگلاس مک‌ریگور3از توسعه‌ سازمانی به عنوان راهی برای تشریح‌ فرایندهایی استفاده کرد که به سازمانها در انجام تغییرات کمک می‌کردند. سپس‌ بکهارد توسعه سازمانی را به عنوان یک‌ برنامه تغییر در کل سیستم طراحی شده تعریف‌ کرد و از مفاهیم علوم رفتاری برای سوق دادن‌ سازمانها به وضعیتی جدید استفاده کرد. یک‌ برنامه کارآمد تحت این تعریف اثربخش فردی‌ و گروهی را بدون توجه به اهداف سازمان‌ افزایش می‌دهد. C OD به معنای فرایندی‌ دقیق نیست که حرف آخر را بزند و بالاخره‌ سایرین استدلال می‌کنند که برای ارزیابی تأثیر اقدامات توسعه سازمانی به سازمانها وقت کافی‌ وجود ندارد. نهایتا،تغییرات تجربی الزامی هستند اما یک شرط لازم برای ایجاد یک سازمان کارآمد نیستند."