خلاصة:
بر اساس آموزههای عرفانی، خودشناسی، یکی از مهمترین موضوعات عرفانی تلقی و در بسیاری از طریقتهای عرفانی با شناخت نفس و معرفت حق قرین دانسته شده است، بهگونهای که عارفان از بین راههای خداشناسی، به خودشناسی اهمیت بیشتری میدهند. به همین علت در تحقیق حاضر موضوع از منظر دو حکیم و در دو سرزمین بررسی و تطبیق شده است. هدف مقالۀ حاضر، مطالعۀ مفهوم «خودشناسی» در نظام فکری و اندیشگی مولوی و کازانتزاکیس است. مسئلهای که در این زمینه مطرح میشود، آن است که خودشناسی و نحوۀ دستیابی به آن نزد مولانا و کازانتزاکیس چه همسانیها و تفاوتهایی دارد؟ روش این پژوهش کیفی بوده و از تحلیل و توصیف دادههای مربوط به این دو ادیب استفاده شده است. یافتهها نشان میدهد، مولوی و کازانتزاکیس راه رسیدن به خودشناسی را در ریاضت، فقر و صبر میدانستند. وجه مشترک شناخت «خود» از نظر مولوی و کازانتزاکیس روبروسازی مستقیم شخص با فطرت الهی، تربیت عقل و آگاهی از پدیدههای طبیعی است و بیشتر بر معرفت شهودی تأکید دارد و با تربیت سالکـعارف به فناءفیالله میرسد که نتیجۀ آن خودشناسی فردی است.
According to mystical teachings, self-knowledge plays an important role. So, this issue is comparatively investigated from the viewpoints of two wise scholars in two separate lands. The purpose of this article is to study the concept of “self-knowledge” and the way it is dealt with in ideology and thought systems of Jalal ad-Din Muhammad Rumi (Mowlavi) and Kazantzakis believed that “self-knowledge” prevents one from being submitted to his desires and also societies from adhering to profit and loss, prejudices and narrow-minded materialist and temporary views; so, it leads humans to prosperity The issue that arises in this regard; That is, what are the similarities and differences between self-improvement and the way of training it for Rumi and Kazantzakis? The method of this research was qualitative; And analysis and description of data related to these two literature has been used. The findings show that Rumi and Kazantzakis, considering the social context in which they were educated, consider the strengths and weaknesses of the social and cultural system of their time in the type of view of "self" education. so, they put "self" education in the priority of their education system. According to Rumi and Kazantzakis, the common denominator of knowing and educating the "self" is the direct confrontation of the person with the divine nature, the training of the intellect and the awareness of natural phenomena. And it emphasizes more on intuitive knowledge and with the training of the seeker-mystic, it reaches the annihilation of God, the result of which is individual self-knowledge.
ملخص الجهاز:
مقالة علمی بررسی تطبیقی مفهوم «خودشناسی» در اندیشههای مولوی و کازانتزاکیس فاطمه اوانی 1 دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران فرهاد درودگریان دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران تاریخ دریافت: 17/2/1401 تاریخ پذیرش: 31/5/1401 چکیده بر اساس آموزههای عرفانی، خودشناسی، یکی از مهمترین موضوعات عرفانی تلقی و در بسیاری از طریقتهای عرفانی با شناخت نفس و معرفت حق قرین دانسته شده است، بهگونهای که عارفان از بین راههای خداشناسی، به خودشناسی اهمیت بیشتری میدهند.
همهچیز در رابطه با او از درون آغاز میشود و در بیرون به بار مینشیند و ثمر میدهد ازاینروست که او چنین میسراید: عارفان را شمع و شاهد نیست از بیرون خویشساعتی میزان آنی، ساعتی موزون اینگر تو فرعون منی از مصر تن بیرون کنی, , خون انگوری نخورده بادهشان همخون خویشبعدازاین میزان خود شو تا شوی موزون خویشدر درون حال بینی موسی و هارون خویش , , (دیوان شمس، 1247) در متون مقدس مذاهب و ادیان مختلف شواهد بسیاری میتوان یافت که به اهمیت و ضرورت خودشناسی و معرفت نفس تأکید داشتهاند؛ و بسیاری از عالمان و اولیای ادیان و مذاهب، این آموزه الهامبخش را سرلوحه تعالیم خود قرار داده و بر این امر تأکید داشته که فرد سالک جهت دستیابی به پلههای حالات و مقامات، از درون خود تحول یابد.
در این میان مولانا بهعنوان بزرگترین عارف و شاعر فارسیزبان، با بهرهگیری از افکار و اندیشههای شمس تبریزی و آشنایی با مؤلفههای تربیتی اسلامی، بر خودشناسی در مراحل سلوک تأکید دارد و کازانتزاکیس نیز به خودشناسی تأکید فراوانی داشته که از مهمترین مسائل در عرفان و نظام تربیتی آن است؛ بنابراین شناخت نظر این دو عارف و متفکر در مورد خودشناسی، موجب هدایت فرد برای تربیت بهتر خود گردد.
- Maulana (Jalaluddin Muhammad Balkhi) (2007), Masnavi Manavi, Konya edition, edited by Abdul Karim Soroush, Tehran: Scientific and Cultural Publishing Company (In Persian).