خلاصة:
مناسبات دولت ضعیف، جامعه قوی در ایران که قرن هاست بر سرشت عرصه عمومی
حکمفرماست، بازیگران گوناگون در این عرصه )ازجمله دولت( را وارد یک سیات برزیستی)بقا( کرده
است. از آنجایی که جامعه ایران واجد ماهیت شبکه ای است، بازگیران غیر دولتی راه های مبارزه
کردن با دولت و نافرمانی با هدف بقای خود را به خوبی آموخته اند. این مقاله مدعی است که
برنامه نویسی توسعه در ایران نیز بازتابی روشن از سیاست برزیستن در یک جامعه شبکه ای و برابر
نهادن بازیگران غیر دولتی است. مقاله توصیه می کند که اگر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت قرار
است به راستی یک برنامه فراگیر و کارآمد باشد، ضروری ترین اقدام، انجام یک بازنگری دوران ساز
در این نوع از برنامه نویسی توسعه است که همواره دغدغه پیشرفت کشور با مرجعیت دولت را
داشته است. جمع کردن همه بازیگران اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی و تشکیل
یک اجماع ملی برای تدوین الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، ضرورتی است که نویسنده از آن به عنوان آغاز یک برنامه نویسی « جامعه محور »
یاد می کند.