خلاصة:
تحرکات و جابجاییهای جمعیتی در منطقه کلانشهری و گسترش شهرها به سوی نواحی پیراشهری و فرافکنی جمعیت مهاجر و گروههای کمدرآمد به این نقاط، و شدتگرفتن روند پیراشهرنشینی، لزوم توجه به مطالعات جمعیتی و ویژگیهای جمعیتشناختی نقاط پیراشهری را آشکار میسازد. بنابراین، در این پژوهش تلاش شده است با مدد گرفتن از روش توصیفی تحلیلی، سازوکارهای پیراشهرنشینی از منظر تحولات جمعیتی در بخش مرکزی شهرستان اسلامشهر مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان میدهد که در طی دورههای 1395-1385 بالاترین میزان مهاجرت به اسلامشهر، از سایر شهرستانهای استان صورت گرفته است. گزینههای پیروی از خانوار، جستجوی کار و دستیابی به مسکن مناسبتر از مهمترین دلایل مهاجرت به اسلامشهر به شمار میآید. در مجموع، روند جمعیتپذیری و جمعیتگریزی اسلامشهر با عواملی همچون انتخاب تهران به عنوان قطب فعالیتهای صنعتی و خدماتی، سیاستها و طرحهای بالادستی و روند حکمروایی زمین، نقایص برنامهریزیهای مسکن در چشمپوشی از گروههای کمدرآمد، اعمال ضوابط طرحهای جامع و تفصیلی در برخی دورهها و هزینههای زمین و مسکن در ارتباط است. با توجه به هزینههای بالاتر زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری همان روند فرافکنی جمعیت از کلانشهر تهران به سوی نواحی پیراشهری، از اسلامشهر به سوی سکونتگاههای پیرامونی نیز تکرار میشود. به عبارت دیگر مهاجران که توانایی تامین زمین و مسکن در مرکز شهر و نقاط شهری را ندارند، به سوی هالههای پیرامونی سوق داده میشوند. وجود همگونی بالای قومی در برخی نقاط نیز به جذب مهاجران و سازگاری آنها با محیط جدید یاری میرساند.