خلاصة:
حركت در مسير تعميق و تبيين الگوی پایه پيشرفت با قيد صنعتی منوط به شناخت دقيق مولفه های اثر گذار در تحول
صنعت و نظام طراحی و الگوی سازی آن می باشد. ایجاد تحول آكادميک و بنيادین و در ادامه تغيير ات كاردبردی و محسوس
در بخش صنعت جز با ارائه تعریف صحيح و شناخت دقيق از خود صنعت و اوصاف درونی و بيرونی و اثر گذار بر آن ممكن
نيست. در این مقاله تعریف صنعت در یک طيف وسيع مورد دقت و موشكافی قرار گرفته است از بررسی تعریف ساده صنعت
براساس نگرش انتزاعی و ذهنی و فلسفی شروع شده و در نهایتاً به یک تعریف پيچيده بر اساس نگرش مجموعهای و ماتریسی
و ملاحظهی عوامل درونزا و برونزا و اوصاف جانبی آن براساس فلسفه شدن اسلامی ختم میگردد. در طول این بررسی
ماهيت و ذات صنعت كه از آن به صنعت موضوعاً تعبير می شود از كليد واژه های موضوعات صنعت و آثار صنعت تفكيک می
شوند.