خلاصة:
ساختارهای موجود تعریف شده در جامعه برای رشد و بکارگیری ظرفیت های زنان ملهم از الگوهای رایج جهانی، با یکسان
نگری میان تفاوت های تکوینی و کارکردهای جنسیتی زن و مرد و نادیده گرفتن بعد حیات منزلی، منجر به تغییر در نظام
ترجیحات افراد و در نهایت ترویج و نهادینه سازی سبک زندگی ضد خانواده در جامعه می شوند. این در حالیست که بدون
وجود خانواده های سالم ، امکان هیچ گونه پیشرفتی در جامعه وجود نخواهد داشت و جامعه از درون به فروپاشی خواهد
رسید.
این مقاله با روش توصیفی تحلیلی در پی تبیین ضرورت ارائه الگویی خانواده محور برای فعالیت های اجتماعی زنان و سپس
ارائه راهکارهای ترویج و نهادینه سازی آن بواسطه تغییرات در ساختارها و نظامات اداری مبتنی بر رویکرد اسلام است تا بتواند
از این رهگذر بخشی از مشکلات و خلاء های موجود در این عرصه را برطرف نماید. برای این مهم لازم است ابتدا مشخص شود
که ساختارهای موجود برای فعالیت های اجتماعی زنان از چه زمانی و در چه بستر تاریخی و فرهنگی شکل گرفته و برای ارائه
ساختاری مناسب باید همزمان به چه مواردی توجه داشت تا ضمن رشد و بکارگیری از ظرفیت های زنان در امر جامعه سازی
موجبات تحکیم و تعالی هرچه بیشتر خانواده ها را فراهم آورد.