خلاصة:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه تاثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری و زوج درمانی هیجان مدار بر طرحوارههای عشق زنان متاهل بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش زنان متاهل 40-25 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1397 بود که 60 زن متاهل به شیوه در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه طرحواره عشق سینگلیز و همکاران (1995) بود. گروه آزمایش زوج درمانی شناختی-رفتاری شادیش و بالدوین (2005) 10 جلسه و گروه آزمایشی زوج درمانی هیجان مدار جانسون (2004) را در هشت جلسه به مدت 90 دقیقه دریافت کردند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافتهها: مداخله زوج درمانی شناختی-رفتاری بر طرحواره عشق ایمن (F=5. 98، P=0. 019)، طرحواره عشق چسبیده (F=9. 20، P=0. 004)، طرحواره عشق کنارهگیر (F=8. 55، P=0. 006)، طرحواره عشق بیثبات (F=8. 15، P=0. 007)، طرحواره عشق غیرجدی (F=5. 71، P=0. 022)، و طرحواره عشق بیعلاقه (F=9. 99، P=0. 003) و در مداخله زوج درمانی هیجانمدار بر طرحواره عشق ایمن (F=9. 18، P=0. 004)، طرحواره عشق چسبیده (F=8. 23، P=0. 007)، طرحواره عشق کنارهگیر (F=5. 21، P=0. 028)، طرحواره عشق بیثبات (F=12. 81، P=0. 001)، طرحواره عشق غیرجدی (F=6. 01، P=0. 019) و طرحواره عشق بیعلاقه (F=10. 65، P=0. 002) موثر بوده است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود. نتیجهگیری: زوج درمانی شناختی-رفتاری و زوج درمانی هیجانمدار از مداخلات موثر بر طرحوارههای عشق زنان است؛ لذا این یافتهها تلویحات مهمی در زمینه آموزش و ارتقای بهداشت روانی زنان متاهل ارائه میکنند.
Aim: The present study aimed to compare the effects of cognitive-behavioral couple therapy and emotionally-focused couple therapy on the love schemes of married women. Methods: The present quasi-experimental study had a pretest-posttest design with a control group and a two-month follow-up. The statistical population consisted of married 25-40-year-old women who visited counseling centers in Tehran in 2018. Among them, 60 married women were selected after screening with the love schema questionnaire by Singelis et al. (1995) using the convenience sampling method and were randomly divided into two groups, experimental and control (20 women per group). The experimental group received the cognitive-behavioral couple therapy by Shadish and Baldwin (2005) in 10 sessions, and the emotionally-focused couple therapy by Johnson (2004) in eight sessions for 90 minutes. The. Results: The cognitive-behavioral couple therapy intervention affected secure love schema (P=0.019, F=5.98), clingy love schema (P=0.004, F=9.20), skittish love schema (P=0.006, F=8.55), fickle love schema (P=0.007, F=8.15), casual love schema (P=0.022, F=5.71), and disinterested love schema (P=0.003, F=9.99). The emotionally-focused couple therapy intervention also affected secure love schema (P=0.004, F=9.18), Clingy love schema (P=0.007, F=8.23), Skittish love schema (P=0.028, F=5.21), Fickle love schema (P=0.001, F=12.81), Casual love schema (P=0.019, F=6.01), and disinterested love schema (P=0.002, F=10.65), and the effect was stable in the follow-up phase. Conclusion: Cognitive-behavioral couple therapy and emotionally-focused couple therapy are effective interventions in improving women's love schema; hence, the findings provide important implications for the education and promotion of mental health in married women.
ملخص الجهاز:
کليدواژه ها: زوج درماني، شناختي- رفتاري، هيجان مدار، طرحواره هاي عشق مقدمه ازدواج نوعي پيوند اجتماعي صميمانه و عميق ميان زن و شوهر است که ميتواند منشأ خوشي و شادماني و يا رنجي عميق براي آن ها شود (شاهمرادي، صادقي، گودرزي و روزبهاني، ١٣٩٨)؛ در واقع ازدواج و رابطه زناشويي منبع حمايت ، صميميت و لذت انسان است ؛ در طول دهه گذشته اين سؤال که چگونه ازدواج شکل ميگيرد و کدام عوامل بر موفقيت و يا شکست آن مؤثر است ، تبديل به يکي از دغدغه هاي پژوهشي روانشناسان گشته است (گاتمن و لونسون ، ٢٠٠٠؛ نقل از يارمحمدي واصل ، مهرابي پور و ذوقيپايدار، .
در پژوهش ديگري با استفاده از مدل طرح واره عشق ، تفاوت هاي معني داري بين طرحواره هاي عشق از لحاظ سطح تعهد، جهت گيري اجتماعي - جنسي و نگرش هاي با عشق ورزي مشاهده شده است (استپان و باچمن ، ٢٠٠٩)؛ بنابراين از بين روش هايي که ميشود به اين مردان يا زنان متأهل براي کسب بينش نسبت به طرحواره هاي عشق خود کرد روش زوج درمان شناختي رفتاري ١ است ؛ زوج درماني شناختي-رفتاري از گسترش تدريجي زوج درماني رفتاري و استراتژيهاي درماني آن و اضافه کردن و تأکيد بر عوامل شناختي در درمان آشفتگيهاي زناشويي پديد آمد (شاديش و بالدوين ، ٢٠٠٥؛ به نقل از محمدي، شيخ هادي سيرواني، گرافر، زهراکار، شاکرمي و داورنيا، ١٣٩٥).
Emotion-Focused Couples Therapy (EFCT) بديهي زراعتي و موسوي (١٣٩٥) در پژوهشي با هدف بررسي تأثير زوج درماني هيجان مدار بر تغيير سبک دلبستگي بزرگسالان و صميميت جنسي زوجين ، نشان دادند که تفاوت معناداري بين دو گروه آزمايش و کنترل در ميزان ايمني در سبک دلبستگي و ميزان صميميت جنسي زوجين وجود دارد.