خلاصة:
زمینه و هدف: یکی از دغدغههای اصلی مدیران سازمانها در هزاره سوم بهروزی سازمانی است. دانشگاهها از یکسو سازمان محسوب شدهاند و از سویی تاثیر شگرفی در حیات اجتماعی بشر امروز داشتهاند. مطالعه حاضر در زمینه مدیریت و هدف اصلی آن تبیین پدیده بهروزی سازمانی در دانشگاه فرهنگیان و بیان ابعاد آن بوده است. این پژوهش براساس تجربه حرفهای مسئولان واحدهای این دانشگاه بهمنظور ایجاد یک چهارچوب مفهومی، بومیسازی شده است.
مواد و روش: روش پژوهشگر در این بخش از پژوهش، روش کیفی با استفاده از راهبرد پدیدارنگاری بوده است. مشارکتکنندگان شامل 32 نفر از مسئولان زن و مرد از میان روسا و معاونان واحدهای این دانشگاه بودهاند که از طریق نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از مصاحبه جمعآوری شدند.
یافتهها: یافتهها نشان داد که در وضعیت موجود، مقولههای بهروزی سازمانی در ابعاد عینی و ذهنی و نیز روانی، فیزیکی، مالی و اجتماعی و در این دانشگاه مورد توجه جدی قرار نگرفته است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که در مقایسه با سایر پژوهشها، باید بعد مدیریت را به ابعاد بهروزی سازمانی افزود و همچنین از منظر عناصر اصلی دانشگاه (هیئت علمی، کارکنان و دانشجویان)، بعد روانی نسبت به سایر ابعاد، اولویت اساسی داشته است.
Background and Objective: One of the main concerns of managers in organizations in the third millennium is the organizational well-being. Universities are on the one hand organizations and, on the other hand, have had a profound impact on the social life of human beings today. The present study was conducted in the field of management and its main objective was to explain the phenomenon of organizational well-being at the University of Cultural Studies and its dimensions. This research has been based on the professional experience of the university's units in order to create a conceptual framework that has been localized. Method: A researcher's method in this part of the study was a qualitative method using the phenomenological strategy. Participants included 32 male and female officials from among the bosses and deputies of the university who were selected through targeted sampling to reach theoretical saturation. Data were collected using interviews. Findings: The findings showed that in the present situation, the categories of organizational well-being in both objective and mental, as well as psychological, physical, financial and social dimensions, have not been considered seriously. The results show that in comparison with other researches, management dimension should be added to the dimensions of organizational well-being and also, from the perspective of the main elements of the university (faculty, staff, and students), the psychological dimension has priority over other dimensions.
ملخص الجهاز:
) -درک شرايط از طرف مديران سطوح مختلف - کارآمدي (لايه استاني ) لايه هاي مياني مديريت (شفافيت ساختاري و شرح وظايف ) -وجود صداقت سازماني -ادراک مشترک مديريت و کارکنان از اهداف سازماني -وجود جو تکريم -احساس عدالت توزيعي -ثبات مديريت در لايه هاي مختلف -هوشمندي دانشگاه در پاسخ به نيازها -نگرش متناسب به ابزار نوين -نگاه به آرايش دروني -هماهنگي در سطوح عالي -وجود حداقل نهادهاي ارزيابي و نظارتي -فقدان کارايي قطبي شدن جذب دانشجو -توجه به اسناد بالادستي -توجه به آموزش محوري بجاي تربيت محوري -تناسب و توازن واحدهاي مهارتي و تربيتي و معارفي -توجه به امر پژوهش و فرصت هاي مطالعاتي -توجه به تربيت محوري بجاي آموزش محوري -توانمندسازي متوازن پرديس ها با توجه به نيازهاي بومي و ملي -بومي بودن آيين نامه ترفيع هيئت علمي با توجه به شرايط دانشگاه جذب هيئت علمي با توجه به رشته / محل -مديريت منعطف -توجه به الگوهاي جهاني تربيت معلم در کنار ارزش هاي بومي -وجود نقشه راه و يا الگوي جامع و آينده شناسي -وجود مديريت علمي -انطباق نگرش و ابزار -مبارزه با خودشيريني سازماني (گزارش سازي و سندسازي ) -تعامل مناسب سازمان مرکزي با نهادهاي ذي ربط براي معرفي دانشگاه و اخذ بودجه و اعتبار -وجود اعتماد سازماني -در نظر گرفتن تفاوت فرهنگي دانشجويان -تناسب نيروي انساني سازمان مرکزي با توجه به وظايف و اهداف و فلسفه آن -استقرار افراد مجرب در کنار افراد جوان و صاحب فکر در سازمان مرکزي -ايده پردازي با توجه به ظرفيت اجرايي و بوم زيست -توازن و تناسب بين نظريه و عمل (مصداق : کارورزي ) -پررنگ شدن تعاملات انساني -کاهش سطوح سازماني (فاصله سازماني ) -عدالت در ارائه بورسيه ها و فرصت هاي مطالعاتي -بهره مندي از همه ظرفيت هاي سيستم گلستان -ترويج فرهنگ استادمحوري بجاي کارمندمحوري - شناخت ظرفيت نيروي انساني (داخلي ) -توجه شايسته به جايگاه گروهاي آموزشي -استقبال از تغيير - توجه به شايسته سالاري بايد بدانم فردا تصميم مي گيرم بازنشست بشوم يا نشوم ؟ بيشتر اساتيد ما تطبيقي ها، سابقه شان بيشتر از سي است يا بعضي هايشان از سي وپنج هم زده بالا، اين ها فقط اين را مي گويند اگر وضعيت ما مشخص شده بود ما تصميم گرفته بوديم يا مي رفتيم يا مثلا ادامه تحصيل نمي داديم .