خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین مدرنیزاسیون و سیاستهای توسعه شهری در شهر مشهد است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی (تحلیلی تم) است و داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. جامعه آماری تحقیق شامل استادان دانشگاه، نخبگان و متخصصان آشنا با حوزه مدرنیزاسیون شهر مشهد هستند که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند و کفایت داده ها و اصل اشباع در مجموع با 20 نفر مصاحبه شد. دادهها در 3 مرحله کدگذاری باز و محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که دوران پیش از انقلاب، سبک مدرنیزاسیون غربی بر شهر حاکم بود و شاه تلاش داشت الگوی غربی را در برنامههای توسعه شهر پیاده سازی کند. پس از انقلاب اسلامی نیز در راستای توسعه شهری، مداخله مستقیم و غیرمستقیم در بافت مرکزی شهر مشهد صورت گرفت. اما در این میان، در جریان مدرنیزاسیون مشهد در دوران پس از انقلاب اسلامی تعارضاتی از جمله تعارض ملی و محلی؛ تعارض سنت و مدرنیته و توسعه بدون در نظر گرفتن اصول مدرنیزاسیون نیز پدیدار شده است. نتیجه نهایی، تغییر شهر مشهد از ماهیت مذهبی به شهر مدرن جدید است.
The purpose of this study is to investigate the relationship between modernization and urban development policies in Mashhad. The research method in this study is qualitative (theme analysis) and data were collected through semi-structured interviews. The statistical population of the study includes university professors, elites and specialists familiar with the field of modernization in Mashhad. Using purposive non-random sampling method and data adequacy and the principle of saturation, a total of 20 people were interviewed. Data were analyzed in three stages of open and axial and selective coding. The results show that before the revolution, the Western modernization style dominated the city and the Shah tried to implement the Western model in the city's development plans. After the Islamic Revolution, in the direction of urban development, direct and indirect intervention was made in the central part of Mashhad. But in the meantime, during the modernization of Mashhad in the post-Islamic Revolution, conflicts such as national and local conflict; The conflict between tradition and modernity and development without considering the principles of modernization has also emerged. The end result is the change of the city of Mashhad from a religious nature to a new modern city.
ملخص الجهاز:
نتايج پژوهش نشان مي دهد که دوران پيش از انقلاب ، سبک مدرنيزاسيون غربي بر شهر حاکم بود و شاه تلاش داشت الگوي غربي را در برنامه هاي توسعه شهر پياده سازي کند.
اما در اين ميان ، در جريان مدرنيزاسيون مشهد در دوران پس از انقلاب اسلامي تعارضاتي از جمله تعارض ملي و محلي؛ تعارض سنت و مدرنيته و توسعه بدون در نظر گرفتن اصول مدرنيزاسيون نيز پديدار شده است .
پروفسور لو رونگکو معتقد است که مناسب است که تحقق جامعه صنعتي بسيار پيشرفته را به عنوان علامت اصلي 1Kendall 2Sociological critical theory تکميل مدرنيزاسيون در نظر بگيريم ، زيرا اين يک فرايند خاص در تاريخ اخير توسعه بشري است .
بنابراين آنچه امروزه با عنوان بحران و آشفتگي در نوسازي بافت شهري شهر ايراني- اسلامي از جمله مشهد ديده ميشود، نتيجه گست فرهنگي و تزريق مؤلفه هاي غيربومي و غيراسلامي بر پيکره آن در دهه هاي اخير بوده است .
اين پژوهش در نظر دارد به اين سؤال پاسخ دهد که مدرنيزاسيون چه تاثيري بر توسعه شهري مشهد داشته است ؟ ٢-مباني و چارچوب نظري به گفته هريسون ، محقق انگليسي ، نظريه مدرنيزاسيون کلاسيک در دهه ١٩٥٠ و ١٩٦٠ شکل گرفت .
در پژوهش کنوني براي کشف تاثيرات مدرنيزاسيون و سياست هاي توسعه شهري مشهد از رويکرد تحليلتم استفاده شده است .
بر اساس نظر عمده شرکت کنندگان در مصاحبه بر مبناي کدهاي گزينشي استخراج شده ، در دوران پيش از انقلاب سبک و سياق مدرنيزاسيون غربي بر شهر حاکم بود و شاه سعي ميکرد الگوي غربي را در برنامه هاي توسعه شهر پياده سازي کند.