خلاصة:
حدیث ابان بن تغلب، از آن دست روایاتی است که فهم آن دشوار است. عبارات دوپهلوی آن، محملی برای برداشتهای متفاوت شده است. پنج حادثه وجود دارد که در زمان و مکان تحقق آنها بین شارحان روایت اختلاف است. اگر زمان تحقق این حوادث، سالهای آغازین غیبت کبرا باشد، حوادث به گونهای معنا میشوند که با زمان تحقق حوادث در سالهای منتهی به ظهور تفاوت دارد. در این نوشتار، تلاش شده است با بهرهگیری از روایات مشابه، این حوادث بررسی گردند. با توجه به ترجیح متن کتاب کافی بر نقل نعمانی، برداشت دوم قوت مییابد و از مجموع قرائن استفاده میشود که زمان تحقق حوادث، نزدیک ظهور است. دو تحلیل از روایت به سبب پیشداوری و تطبیق ناروای حوادث بر شرایط حاکم بر زمان حال کشور عربستان و عراق، مورد نقد قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
متن حدیث ابان بن تغلب گوید که امام صادق( فرمود: كَیفَ أَنْتَ إِذَا وَقَعَتِ الْبَطْشَةُ بَینَ الْمَسْجِدَینِ فَیأْرِزُ الْعِلْمُ كَمَا تَأْرِزُ الْحَیةُ فِی جُحْرِهَا وَ اخْتَلَفَتِ الشِّیعَةُ وَ سَمَّى بَعْضُهُمْ بَعْضاً كَذَّابِینَ وَ تَفَلَ بَعْضُهُمْ فِی وُجُوهِ بَعْضٍ؟ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا عِنْدَ ذَلِكَ مِنْ خَیرٍ فَقَالَ لِی الْخَیرُ كُلُّهُ عِنْدَ ذَلِكَ ثَلَاثاً؛ 1 «چگونه هستی زمانى كه حمله سختى میان دو مسجد واقع شود، پس علم و دانش مانند مارى كه به سوراخ خود میرود، برچیده شود و میان شیعیان اختلاف افتد و یكدیگر را دروغگو خوانند و به صورت هم آب دهان اندازند؟» عرض كردم: «قربانت شوم، در چنان وضعى خیرى نیست».
به نظر میرسد جمله «یرِیدُ قُرْبَ الْفَرَج» در نقل حدیث اول: مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ بِإِسْنَادِهِ يَرْفَعُهُ إِلَى أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ( أَنَّهُ قَالَ: يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ يُصِيبُهُمْ فِيهَا سَبْطَةٌ يَأْرِزُ الْعِلْمُ فِيهَا كَمَا تَأْرِزُ الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا فَبَيْنَمَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ طَلَعَ عَلَيْهِمْ نَجْمٌ قُلْتُ فَمَا السَّبْطَةُ قَالَ الْفَتْرَةُ قُلْتُ فَكَيْفَ نَصْنَعُ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ فَقَالَ كُونُوا عَلَى مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يُطْلِعَ اللَّهُ لَكُمْ نَجْمَكُمْ (نعمانی، الغیبة، ص159، ح6).
اگر سؤال شود که تمام این برداشتها بر اساس نقل نعمانی( از روایت یعنی واژه «السبطه» است؛ اما بر اساس نقل کلینی( و واژه «البطشه» حادثه اول چگونه معنا میشود؟ در پاسخ میشود گفت: همان احتمالی که علامه مجلسی( در مرآة العقول مطرح کرده و بر حوادث زمان متوکل در «سویقه» قبل از زمان غیبت تطبیق داده است، قوت مییابد.