خلاصة:
آب، غذا و انرژی (یعنی، سوختهای فسیلی و برق) سه عنصر اساسی در نظام اقتصادی به شمار میروند که در گزارش های بینالمللی، بر لزوم توجه به روابط میان آنها در راستای دستیابی به توسعه پایدار تأکید شده است. با توجه به روندهای مصرفی و تکانه های گوناگون تأثیرگذار بر پیوند آب، غذا و انرژی در ایران، هدف اصلی مطالعه حاضر ردیابی اثرات قیمتی قابل انتقال از سوی هر کدام از اجزای پیوند به یکدیگر در مواجهه با تکانههای برونزای قیمتی بود. برای دستیابی به الگوهای انتقال قیمت، از ماتریس حسابداری اجتماعی (SAM) استفاده شد. در این راستا، از رهیافت تجزیه ضرایب فزاینده، با توجه به قابلیت آن در نشان دادن اثرت توزیعی تکانه قیمتی در خلال نظام اقتصادی مطابق هدف مطالعه حاضر، بهره گرفته شد . همچنین، محاسبه ضرایب فنی- اقتصادی پیوند آب، غذا و انرژی با در نظر گرفتن تعاملات با سایر بخشهای اقتصادی صورت گرفت. نتایج نشان داد که نه تنها ضرایب قیمتی در حالت کلی متفاوت اند، بلکه در حالت تجزیه شده نیز بیانگر انتقال قیمت به صورت غیریکسان است؛ و از آنجا که غذا و انرژی دارای زیربخشهای مختلفی هستند، برهمکنشهای قیمتی آنها نیز کاملاً متفاوت است؛ به دیگر سخن، اثرات قیمتی زیربخشهای انرژی بر زیر بخشهای غذا تفاوتهای قابل توجه دارند. بنابراین، چنانچه سیاستگذاری اقتصادی بدون توجه به ضرایب قیمتی صورت گیرد، اثرات غیرمستقیم در خلال نظام اقتصادی به تبعات منفی میانجامد. از اینرو، پیشنهاد میشود که پیش از اتخاذ سیاست اقتصادی، نتایج انتقال قیمت به صورت جداول راهنما مورد توجه قرار گیرد و با توجه به تبعات احتمالی، سیاستگذاری مناسب صورت پذیرد.
Water, food and energy (i.e. fossil fuels and electricity) are the three basic elements in the economic system that international reports emphasize the need for attention to the relationship between them in order to achieve sustainable development. The present study was conducted considering the various consumption trends and shocks that have affected the connection of water, food and energy in Iran. The main objective of this study is to track the price effects that each of the bond components can transmit to each other in confronting with up-to-date price shocks. In this regard, the incremental price coefficients decomposition approach has the ability to show the distributional impacts of price shocks through the economic system according to the aim of this study. Therefore, the social accounting matrix was used in order to obtain price transfer coefficients. The results showed that not only the price coefficients are different in the general case, but also they indicate a different price transfer in the decomposed case. Also, since food and energy have different subsectors, their price interactions are quite different. In other words, the price effects of energy sub-sectors on food sub-sectors are significantly different. Therefore, if economic policy-making is done without considering price coefficients, indirect effects during the economic system lead to negative consequences. Therefore, it is suggested to consider the results of price transfer in the form of guidance tables before adopting economic policies, and also perform appropriate policy-making according to the possible consequences.
ملخص الجهاز:
211 مصرف صنعت مصرف شرب مصرف کشاورزي (رجوع شود به تصویر صفحه) مأخذ: شرکت مديريت منابع آب ايران (٢٠١٧ ,IWRMC) نمودار ٣- مصارف آب ميان بخش هاي کشاورزي، صنعت و شرب (١٣٩٥-١٣٨١) همان گونه که ملاحظـه مـي شـود، بـيش از نـود درصـد منـابع آب در بخـش کشـاورزي مصرف مي شود که از اين حيث نيز پيوند آب ، غذا و انرژي بايد به صورت جـدي مـورد توجـه قرار گيرد.
از اين رو، در قالب تجزيه ضـرايب قيمتـي و بررسـي اثـرات تـوزيعي، لـپ (٢٠١٨ ,Llop) نشان داد که هـر کـدام از حامـل هـاي مختلـف انـرژي اثـرات متفـاوت بـر نظـام اقتصادي بر جاي ميگذارد: به ديگر سخن ، افزايش قيمت يکي از انواع حامل هاي انرژي ممکن است صرفا بر بخش هاي اقتصادي تأثير بگذارد، حال آنکه افـزايش قيمـت حامـل انـرژي ديگـر بيشتر بر خانوارها اثرگذار باشد.
شاخص قيمت هر حساب برابر است با شاخص قيمت نهاده هـاي واسـطه اي بـه عـلاوة ارزش افزوده : =+ (2) براي بررسي اثرات تکانه هاي برون زا و انتقال قيمت ، ميتوان رابطـه (٢) را بـه گونـه اي نوشـت که بيانگر تغييرات در شاخص قيمت حساب ها ناشـي از افـزايش ارزش افـزوده (اقـلام بـرون زا) باشـد :(Miller and Blair, 2009; Pyatt and Round, 1998; Roland-Holst and Sancho, 1995) (رجوع شود به تصویر صفحه) رابطه (٣) نشان ميدهد که چنانچه از يک واحد پولي () فشار بـرون را بـه هـر کـدام از سه حساب توليد، عوامل توليد و نهاد هـا (٣,٢,١) وارد شـود، شـاخص قيمـت حسـاب هـاي يادشده ١,٢,٣، به صورت مستقيم و غيرمستقيم ، چند واحد پولي افزايش خواهد يافت .