اینجاست که با صدای بلند فریاد می‌زند: همه مهر جویید و افسون کنید ز تن آلت جنگ بیرون کنید آزادگان عصر اساطیر از کینه طرفی برنبستند، به دوستی و سازگاری و مدارا روی آوردند که می‌دانستند: مدارا خرد را برادر بود خرد بر سر جان چو افسر بود در پرتو خردباوری با تلخ و شیرین روزگار کنار آمدند و از ناهمواری‌ها روی در هم نکشیدند.
با خویش و بیگانه بر سر مهر بودند و به دیگران حرمت می نهادند که می دانستند زیستن با دیگران جز با مهر و مدارا میسر نیسست: ترا مهر باید همی بر جهان چو باید خرامید با همرهان با همین مهرورزی بی‌قید و شرط و دوست داشتن دیگران، از همگان چیز آموختند؛ درِ دنیا را به روی خود باز نگه داشتند و در مسیر تاریخ بالیدند.
(
, 
, 
)
