خلاصة:
پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ایران، تحوّلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... در سطح کشور، منطقه و جهان به وجود آورد. از جمله در جغرافیای فرهنگی تشیع و اندیشة علمی، فقهی، فقه و فقیهان را از حبس حجرة مدارس و کنج مساجد و اعمال عبادی فردی به میان اجتماع و میدان حاکمیت، سیاست، رهبری مردم و تمدّن سازی مترقی کشاند. نظام اسلامیـ ولایی در پرتو مدیریّت جهادی، استقلال، آزادی، عزّت و پیشرفتهای عظیمی را برای ملّت خود به ارمغان آورد که از مهمترین آنها پیشرفت علمی در عرصههای مختلف است. حوزة علمیّه که نهاد علمی مولّد این انقلاب و موتور پیشران نظام ولایی است، در حالی وارد دهة پنجم انقلاب میشود که تفاوت چندانی با پنج دهه قبل از انقلاب ندارد و به پیشرفت لازم علمی مورد نیاز جامعه نرسیده است. وجود هزاران سؤال در دستگاه قضای ایران که متظر پاسخ فقهی اند، نشان رکود آموزش و پژوهش و نبود مدیریّت و تفقه و اجتهاد پویا در حوزه است. این پژوهش با محوریت بیانیة گام دوم انقلاب به بررسی این موضوع پرداخته و به این نتیجه رسیده است که غفلت از فرمایشات مؤکّد رهبر معظّم انقلاب، رسوبات فقه و فکر فردی و عدم استفاده از ظرفیتها در حوزه ، باعث عقب ماندگیاش از زمان و در نتیجه بیپاسخی در برابر پرسشهای متکثّر عصر خود شده است. استفاده از ظرفیّتهای مختلف موجود در حوزه میتواند آن را از این وضع نجات داده و چون گذشته، پویا و پیشتاز سازد؛ اگر به توصیههای آگاهان، عمل نموده و از زمان و زمینه اش آگاه گردد.
The glorious victory of the Islamic Revolution in Iran brought about cultural, social, political, etc. changes in the country, the region and the world. For example, in Shiite cultural geography and scientific thought, jurisprudence, jurisprudence and jurists from the confinement of schools and corners of mosques and individual acts of worship between society and the field of government, politics, leadership of the people and progressive civilization. The Islamic-provincial system in the light of jihadi management, brought independence, freedom, dignity and great progress to its nation, the most important of which is scientific progress in various fields. The seminary, which is the scientific institution that produced this revolution and the engine of the provincial system, is entering the fifth decade of the revolution, which is not much different from the five decades before the revolution and has not achieved the necessary scientific progress needed by society. The existence of thousands of questions in the Iranian judiciary that are waiting for a jurisprudential answer indicates the stagnation of education and research and the lack of management, jurisprudence and dynamic ijtihad in the field. This study has examined this issue with the focus on the statement of the second step of the revolution and has come to the conclusion that neglecting the emphatic orders of the Supreme Leader of the Revolution, deposits of jurisprudence and individual thought and not using capacities in the field, causes him to lag behind. As a result, it has become unanswered in the face of the many questions of its day. The use of different capacities in the field can save it from this situation and make it as dynamic and advanced as in the past; If he follows the advice of experts and becomes aware of its time and context.
ملخص الجهاز:
این پژوهش با محوریت بیانیۀ گام دوم انقلاب به بررسی این موضـوع پرداختـه و بـه ایـن نتیجه رسیده است که غفلت از فرمایشات مؤکّد رهبر معظّم انقلاب ، رسوبات فقه و فکر فـردی و عدم استفاده از ظرفیت ها در حوزه ، باعث عقب ماندگیاش از زمـان و در نتیجـه بـیپاسـخی در برابر پرسش های متکّثر عصر خود شده اسـت .
٣. توصیه های حکیمانه و تأکیدات رهبری در بارة پیشرفت برنامه های حوزه و ایجاد تحوّل ، مطابق نیاز زمان ، کم تر در فضای حوزه شنیده شده و احیانا مورد غفلت و بی مهری قرار گرفته است : "از پیش نهادهایی که بنده در طول این سال هـا در بـارة حوزة علمّیه کردم ، خیلیهایش تا حالا تحقّق پیدا نکرده ، یا به صـورت نیمـه کـاره و نیمه راهـه تحقّـق پیـدا کـرده اسـت "(خامنـه ای: ٠٨/ ٠٩/ ١٣٨٦ در دیـدار جمعـی از اساتید، فضلا، مبلغان و پژوهش گران حوزه های علمیه کشور).
٤. اهمّیت فقه و احکام ، آموزه ها و مبانی فقهی در تولید و تـأمین مؤّلفـه هـای سبک زندگی دینی و نقش محوری و تعیین کنندة آن در بخش های مختلف زندگی فرد و جامعه و از آن مهم تر، ابتنای حکومت و دولت جمهوری اسلامی ایران بر نظام ولایت فقیه که حضرت امام فرمود: "اسلام اگر خدای نخواسته همه چیـز از دسـتش برود ولی فقهش به طریقۀ موروثی از فقهای بزرگ بماند به راه خود ادامه خواهد داد ولی اگر همه چیز به دستش آید و خدای نخواسته فقهش به همان طریقۀ سلف صالح از دستش برود، راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهی خواهـد کشـید"(امـام خمینـی، ١٣٨٩: ٣٢٦.