خلاصة:
مدیریت یکپارچه منابع آب و حوضه از دهه 70 میلادی برای حل چالشهای ناشی از کم آبی مطرح بوده و بهطورمشخص بعد از ارائه دستورکار 21 سازمان ملل در نشست سران زمین در ژانویه 1992 در ریودوژانیرو بهصورت یک الزام جهانی در آمد. مدیریت یکپارچه منابع آب و حوضه، یکی از شیوههای بهینه تخصیص آب در داخل کشورها و در عین حال از راهکارهای جهانی برای مهار بحران آب و پیشگیری از منازعات آبی در حوضههای آبی مشترک است. یکی از این حوضههای آبی مهم، ارس- کُر است که با پنج کشور ساحلی: ترکیه، گرجستان، جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ایران در منطقه ژئوپلیتیک قفقاز جنوبی جریان دارد. حال، سوال این است که کشورهای ساحلی حوضه کُر- ارس تا چه اندازه مدیریت یکپارچه منابع آب و حوضه را بهکار گرفتهاند؟ فرضیۀ مقاله حاضر این است که با وجود تلاشها و اقدامات صورت گرفته، هنوز برنامههای آبی کشورهای ساحلی حوضه ارس- کُر فاصله زیادی با اصول و معیارهای مدیریت یکپارچه منابع آب و به خصوص حوضه دارد. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانهای برای بررسی میزان التزام کشورهای ساحلی حوضه کُر- ارس به اصول و معیارهای مدیریت یکپارچه منابع آب و حوضه استفاده شده است.
ملخص الجهاز:
حال ، سوال اين است کشورهاي ساحلي حوضه ارس -کر به لحاظ اجـراي مـديريت يکپارچـه منابع آب و حوضه در چه وضعيتي قرار دارند و آيا متناسب با تـلاش هـاي جهـاني پيـشرفت کرده اند؟ پاسخ به اين سوال از اين جهت حائز اهميت است که اگر تلاش کشورهاي سـاحلي براي بهره برداري بيشتر از آب هاي حوضه ارس -کر در خارج از مديريت يکپارچه منـابع آب و حوضه ادامه يابد، اين احتمال وجود دارد که اين کشورها دچار تنش آبي با يکديگر شوند به خـصوص آنکه بعد از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي ، رژيم آبي سابق سه کشور ايران ، ترکيـه و اتحـاد جماهير شوروي فروپاشيده و هنوز رژيم آبي جديد بين پنج کـشور سـاحلي (ترکيـه ، ايـران ، گرجستان ، آذربايجان ، ارمنستان ) برقرار نشده است .
ايــن گفتمــان ، حــالا نــه تنهــا آب هــاي ســطحي ، بلکــه آبخــوان هــاي مــرزي ٥ را نيــز شــامل مي شود(٣ :٢٠١٢ ,UN-Water) بند نهم از فصل ١٨ دستورکار ٢١ سازمان ملل با بيان اينکـه مـديريت يکپارچـه منـابع آب ، شامل يکپارچگي زمـين و جنبـه هـاي آبـي مربوطـه ٦، بايـد در سـطح حوضـه آبريـز يـا زيرحوضه ٧اجرا شود، بر پيگيري چهار هدف اصولي زير تاکيد دارد: الف ) ارتقـا يـک رهيافـت پويا، تعاملي ، قابل تکرار و چندبخشي براي مديريت منـابع آب (شـامل شناسـايي و حفاظـت منابع بالقوه تامين آب شرب که ملاحظات فناوري ، اجتمـاعي - اقتـصادي ، زيـست محيطـي و سلامت بشر را يکپارچه مي کند؛ ب)داشتن طرح براي بهره برداري پايدار و عقلانـي ، حمايـت ، حفاظــت و مــديريت منــابع آب براســاس نيازهــاي جوامــع و اولويــت بنــدي در چــارچوب سياست گذاري توسعه اقتصادي ملي ؛ ج) طراحي ، اجرا و ارزيابي طرح ها و برنامه ها بـر اسـاس رهيافت مـشارکت عمـومي کامـل شـامل زنـان ، جوانـان ، مـردم بـومي و جوامـع محلـي در 1.