خلاصة:
ازجمله تقسیمات مشهور در سنت فلسفۀ مشاء که در متون ارسطو ریشه دارد، دستهبندی حکمت به دو بخش عملی و نظری است که ابنسینا نیز همسو با چنین سنتی، این تقسیمبندی را در آثار خود مطرح کرده است. پرسش دربارۀ ماهیت گزارههای هنجاری (اخلاقی/عملی)، موضوعی مناقشهبرانگیز است؛ بهگونهای که برخی مفسران، حکمت عملی را ازنظر شیخالرئیس، متعلَق عقل عملی و فاقد حیث شناختی (غیر قابل اتصاف به صدق و کذب) دانسته و برخی دیگر با پذیرش این تعلق، آن را دارای حیثیت شناختی قلمداد کردهاند. درمیان این دستۀ دوم نیز وحدت نظر وجود ندارد: برخی از آنان گزارههای حکمت عملی را شناختنی، ولی حاصل بنای عقلا و منتَج از صناعت جدل (متکی بر مشهورات) محسوب کردهاند؛ درحالی که برخی دیگر این گزارههای شناختنی را حاصل صناعت برهان و مستقل از بنای عقلا و درنتیجه، واقعگرا شمردهاند. در این جستار، پساز نقد دو دریافت اول، امکان شکلگیری دو گونه تفسیر واقعگرایانه از سرشت حکمت عملی ازمنظر بوعلی از یکدیگر تفکیک خواهد شد: مطابق تفسیر اول، حکمت عملی، حوزهای مستقل از حکمت نظری و دارای مبادی خاص خود است؛ سپس با نقد این دریافت، از امکان صورتگرفتن تفسیر واقعگرایانۀ دوم دفاع میشود که مطابق آن، گزارههای عقل عملی اولاً دارای حیث شناختی هستند؛ ثانیاً حاصل صناعت برهاناند و نفسالأمر آنها مستقل از ذهن است؛ ثالثاً متعلق عقل نظری و مندرج ذیل حکمت نظری هستند؛ بهگونهای که حکمت عملی در مبادی خویش وابسته به حکمت نظری است و مبادی بدیهی خاص خود را ندارد.
One of the famous divisions in the tradition of Peripatetic philosophy, rooted in Aristotle’s texts, is the division of wisdom into practical and theoretical, and Avicenna, in line with this tradition, introduces this division in his works. But the question of the nature of normative (moral/practical) propositions is controversial. Some commentators consider practical wisdom as belonging to practical intellect and non-cognitive and others, by accepting this belonging, consider it cognitive. There is no agreement in this second category: some claim that propositions of practical wisdom are based on accepted belief and the product of rational construction and the result of the dialectical method, while others consider these propositions to be the product of demonstration; so, they interpret practical propositions realistically. At the same time, practical wisdom is considered a field independent of theoretical wisdom. In this essay, after critical consideration of the first two views, the possibility of two types of realistic interpretations of the nature of practical wisdom from Avicenna’s point of view will be distinguished from each other: according to the first interpretation, practical wisdom is a field independent of theoretical wisdom and has its own principles; then, by criticizing this interpretation, the possibility of the second realist interpretation is defended. Accordingly, propositions of practical reason firstly have a cognitive aspect; secondly, are the result of demonstration and are mind-independent; thirdly, they belong to theoretical reason and are included under theoretical wisdom, in such a way that practical wisdom is dependent on theoretical wisdom in its principles and does not have its own self-evident principles.
ملخص الجهاز:
دسته اي ديگر نيز ابن سينا را واقع گراي اخلاقي دانسته (ذوالحسني و سعيدي مهر، ١٣٩٠؛ ذوالحسني ، ١٣٩٣؛ مسعودي ، ١٣٩٤؛ جوادي ، ١٣٨٦) و در اين گروه سوم نيز برخي حکمت عملي را متعلق عقل عملي و ساحتي مستقل از حکمت نظري قلمداد کرده اند (عابدي شاهرودي ، ١٣٩٥، ص .
دو اعتبار ديگر در نسبت با ديگر قواي بدن هستند؛ ولي اين قوه در نسبت با خود و بدون لحاظ کردن ديگر قوا، همان عقل عملي است که از آن ، آراي ناظر به اعمال صادر مي شود و بدين منظور، قوة موردبحث از مشهورات و ذائعات بهره مند مي شود و منشأ گزاره هايي همچون «کذب قبيح است » و «ظلم قبيح است » خواهد بود که به شيوه اي برهاني حاصل نمي شوند (ابن سينا، ١٤٠٤ق -ه ، ص .
با توجه به اين توضيحات درمي يابيم ابن سينا ادراکات عملي را ازنوع کلي ، حاصل قياس و درنتيجه ، قابل اتصاف به صدق و کذب دانسته ؛ ولي درعين حال ، کلام اين فيلسوف به گونه اي است که به نظر مي رسد ازديدگاه او اين ادراکات ، حاصل قياسات جدلي و متکي بر مقدمات مشهور و محمود هستند؛ به گونه اي که اين مقدمات و نتايج حاصل از آن ها چيزي جز بناي عقلا نيستند و درنتيجه ، برخلاف قياسات برهاني ، از نفس الأمري 1 مستقل از ذهن حکايت نمي کنند.