خلاصة:
هدف از انجام این پژوهش، خوانش انتقادی اهداف شاخصهای دهگانة طرح تربیتی مدرسة امین است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتواست. جامعة تحقیق در این مطالعه چارچوب مفهومی طرح تربیتی مدرسة امین، مصوبة معاونت تبلیغ حوزة علمیة قم است. یافتههای حاصله حاکی از این است که طرح تربیتی امین برخوردار از قابلیتهایی است که به استفاده از ظرفیت دانشآموختگان حوزههای علمیه در آموزش و پرورش، پررنگ شدن حوزة تربیت با تمرکز بر تربیت اعتقادی و عبادی و اخلاقی در مدارس، تلاش جهت برقرار کردن ایجاد ارتباط بین دانشآموزان و روحانیون منجر میشود. ضمن اینکه اهداف طرح با کاستیهایی مواجه است. از کاستیهای اهداف این طرح میتوان به این موارد اشاره کرد: نسبت برقرار نکردن اهداف شاخصهای دهگانه با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش؛ مشخص نبودن رویکرد حاکم بر اهداف و شاخصها؛ فقدان مبانی نظری؛ روشن نبودن ملاک استخراج شاخصها؛ روشن نبودن نسبت بین شاخصها و دورههای تحصیلی؛ فقدان پیوست اعتبارسنجی شاخصها؛ نبود ارتباط منطقی بین شاخصها؛ یکجنس نبودن شاخصها؛ روشن نبودن محتوای آموزشی دربارة تکتک شاخصها؛ و فقدان برنامة عملیاتی برای تکتک شاخصها. ازاینرو لازمة گسترش این طرح در مدارس، بازاندیشی دربارة موارد یادشده است.
The purpose of this research is to present a critical reading of the goals of the ten indicators of Amin School‟s educational plan. The research method is qualitative and content analysis. The scope of this research is the conceptual framework of the educational plan of Amin School, approved by the deputy of Islamic advertisement of the Qom Islamic Seminary. The findings of this research indicate that the Amin educational plan has some potentialities that leads to the use of the capacity of the Islamic Seminary graduates in education, the enhancement of education with a focus on the education of beliefs, worship and moralities in schools, and an effort to establish a relationship between students and the clergy. The goals of the plan are facing some shortcomings as well, some of which are as follows: there is no relation between the goals of the ten indicators with the „fundamental transformation document of education and training‟; the dominant approach of the plan‟s goals and indicators is not clear; it does not have a theoretical foundation; the criteria for extracting the indicators is not clear; the relationship between the indicators and educational courses is not clear; there is no attachment to validate the indicators; there is no logical connection between the indicators; the indicators are not of an identical kind; there is not a clear educational content for each indicator; and there is no practical plan for the application of each indicator. Therefore, it is necessary to reconsider the mentioned points to practice this plan in schools.
ملخص الجهاز:
يافتههاي حاصله حاکي از اين است که طرح تربيتي امين برخوردار از قابليتهايي است که به استفاده از ظرفيت دانشآموختگان حوزههاي علميه در آموزش و پرورش، پررنگ شدن حوزة تربيت با تمرکز بر تربيت اعتقادي و عبادي و اخلاقي در مدارس، تلاش جهت برقرار کردن ايجاد ارتباط بين دانشآموزان و روحانيون منجر ميشود.
علاوه بر اين، نهادينهسازي و تقويت همکاري بين اين دو بخش (يعني حوزههاي علميه و آموزش و پرورش) براي نهادينه کردن معرفت و باور به معارف الهي (بهويژه اعتقاد به توحيد، معاد و ولايت، انتظار با رويکرد قرآني، روايي و عقلاني) در دانشآموزان، مورد توجه ويژه قرار گرفته است (سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، 1390).
جدول 3: راهکارهاي پيشنهادي جهت بازانديشي در شاخصهاي دهگانة طرح تربيتي مدارس امين {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} تحليل يافتههاي حاصل از جدول (3) حاکي از اين است که براساس ظرفيتهاي مغفول طرح تربيتي مدارس امين، راهکارهاي ارتقای اين طرح، بازانديشي در مباني نظري طرح، بازانديشي در تعريف شاخصها براساس مباني نظري سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، طراحي برنامة عملياتي براي هریک از شاخصها جهت اجرا در دورهها و پايههاي مختلف تحصيلي، مشخص کردن خروجي مورد انتظار و شيوة ارزشيابي است که در چنين شرايطي اجراي اين شاخصها در مدارس ميتواند در مسير خود قرار گيرد و زمينه را براي تقويت و تعميق آموزههاي ديني در مدارس فراهم کند.
بحث و نتيجهگيري هدف از اين مطالعه، خوانش انتقادي اهداف شاخصهاي دهگانة طرح تربيتي مدرسة امين بود که با استفاده از روش پژوهش تحليلي انجام شده است.