ملخص الجهاز:
توضيح اينكه: خداوند فقط يك صفت ثبوتى دارد و آن اينكه هر نوعكمال را دارا است و نيز يك وصف سلبى دارد و آن اينكه از هر عيب و نقصىپيراسته مىباشد، زيرا هر نوع كمالى كه تصور شود، براى ذات او ثابت است وذات او از هر نقصى پيراسته مىباشد و اگر در مقام شمارش از تعدادى چند ازصفات ثبوتى نام مىبرند، از اين نظر است كه هركدام از آنها مايه كمال و موجبجمال است و خصوصيتى در هيچكدام از آنها وجود ندارد.
بنابراين ما نبايد صفات ثبوتى خداوند را به هشت صفت محدودسازيم، بلكه بايد هرنوع كمالى را كه تصور شود، براى ذات خداوند ثابت كنيم وبگوييم ذات وى داراى آن كمال است و اگر مىبينيم كه در كتابهاى عقايد ومذاهب از چند صفت محدود نام مىبرند، براى نشان دادن يك رشته اصولى ازصفات كمال است كه كمالات ديگر را از روى مقايسه با آنها براى ذات خدا ثابتبدانيم و الاّ صفات ثبوتى وى محدود به چند صفت نيست 1 .
خلاصه بهطور فشرده مىگوييم: هرنوع كمالى كه تصور شود، از ذاتخداوند دور نيست و هر نوع نقصى كه به فكر انسان برسد، بايد ذات خداوند را ازآن پيراسته دانست و چون كمالات و نقايص تعداد و شماره معينى ندارد، بايد مؤيد اين نظر اين است كه در قرآن و احاديث براى خداوند اسماء و صفاتى شمرده شده است كه بيروناز صفات هشتگانه مىباشند، مانند: «حكيم»، «غنى»، «رفيع»، «حق»، «عزيز» و...
اين رشته از اوصاف رااز آن جهت صفات ذات مىنامند كه مربوط به مقام ذات خداوند بوده و ذات اوهمواره با آنها همراه مىباشد، زيرا او دانا و توانا و زنده است و اگر او را در نظربگيريم و از همه موجودات و تمام افعال او چشم بپوشيم، او را دانا و توانا و زندهخواهيم يافت.