خلاصة:
هدف از این تحقیق مدل پارادایمی راهکارهای توسعه اقتصاد ورزشی بارویکرد جامعه شناختی و رتبه بندی این راهکارها بود. روش پژوهش آمیخته بود. جامعه ی آماری در بخش کیفی شامل خبرگان اقتصاد، مدیریت ورزشی و مدیریت بازرگانی بود. در بخش کمی شامل فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و دکترای اقتصاد، مدیریت ورزشی و مدیریت بازرگانی. بخش کیفی با استفاده از مصاحبههای عمیق با نمونهگیری گلوله برفی (11مصاحبه) راهکارها شناسایی و پس از اشباع نظری، مصاحبهها متوقف شد. در بخش کمی یافتههای حاصل از مصاحبهها پس از کدگذاری در قالب پرسشنامه در مقیاس لیکرت، بین 130نفر از افراد طبقه ی مورد نظر توزیع و 104 پرسشنامه جمع آوری شد. روایی و پایایی بخش کیفی به روشهای باز کدگذاری و بازبینی اعضا مورد بررسی قرار گرفت. روایی و پایایی پرسشنامه نیز به تایید 12نفر از متخصصان مدیریت ورزشی و اقتصاد رسید. پایایی پرسشنامه از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت (α=0/77). برای تحلیل مصاحبهها از روش گراندد تئوری استفاده و منجر به شناسایی24کدانتخابی، 51کد محوری و 118 کدباز در 5مقوله ی شرایط علی، عوامل زمینهای، عوامل مداخله گر، راهبردهای موثر و پیامدهای حاصل شناسایی شد و مدل پارادایمی براساس این کد گذاریها انجام شد. و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون فریدمن) استفاده شد و راهکارها رتبه بندی Spss22در بخش کمی برای تحلیل دادهها از نرم افزار شدند. بدین ترتیب نخستین رتبه عامل تحول در درآمدزایی باشگاهها و پایینترین رتبه عامل توسعه ی تحقیقات و پژوهشها شناخته شد.
Objective: With the rapid increase and expansion of works and writings that deal with the sociological approach to sports, the scientific analysis of the mutual impact of sports and society has been relatively established, and the titles in the collection of sports in the global community are proof of this. Sports in the sense that it is a social phenomenon can be considered a field of sociology. The current research aims to present a paradigmatic model of sports economy development solutions with a sociological approach based on grounded theory.
Methodology: The research method is mixed. The statistical population in the qualitative section includes experts in economics, sports management, and business management, and in the quantitative section, it includes graduates with master's degrees and PhDs in economics, sport management, and business management. In the qualitative part, the solutions were identified through in-depth interviews with snowball sampling, and the interviews were stopped after theoretical saturation. In the quantitative part, after coding, the findings from the interviews were designed in the form of a Likert scale questionnaire, and the validity and reliability of the questionnaire were checked by experts, and 104 questionnaires were distributed among 130 people of the target class and collected. Through the Friedman test, the solutions for the development of the sports economy were ranked.
Results: In the qualitative part, after the completion of the interviews, the process of open, central and selective coding in 5 categories of causal conditions such as institutionalism in sports, background factors such as the development of expert staff, intervening factors such as the development of researches and researches, effective strategies such as the entry of clubs into the stock exchange and the resulting consequences such as the expansion of entrepreneurship and job creation were identified. In the quantitative section, the factor of transformation in income generation of clubs was identified as the first rank, and the factor of development of research was recognized as the lowest rank.
Conclusion: Based on the paradigm model obtained from this research, sports managers must take advantage of the long-term benefits of sports as a capital good.
ملخص الجهاز:
حسن زاده و سهرابي (٢٠٢٢ ,Hassanzadeh and Sohrabi) در تحقيق خود با عنوان «تبيين عوامل مؤثر بر توسعۀ کارآفريني ورزشي؛ رويکرد جامعه شناختي و بوم شناسي» به اين نتيجه رسيده اند که کارآفريني نقش بسيار کليدي در توسعۀ اقتصادي و پايدار همۀ جوامع دارد و مسألۀ بيکاري در جامعه به اندازه اي کلان شده است که تنها با ايجاد بازاري جديد در اقتصاد ميتوان براي اين حجم از بيکاران ايجاد شغل کرد؛ بازاري که علاوه بر ايجاد اشتغال در سطحي گسترده ، بتواند افزايش رشد اقتصادي و توسعۀ کشور را هم تضمين کند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ١- مدل پارادايمي راهکارهاي توسعۀ اقتصاد ورزشي شکل ١ مدل پارادايمي راهکارهاي توسعۀ اقتصاد ورزشي را که بر اساس کدهاي انتخابي ٥مقولۀ شرايط علي (نهادگرايي در ورزش ، توسعۀ تأسيسات و امکانات ورزشي، برنامه ريزي، توسعۀ ديپلماسي ورزشي، افزايش کيفيت خدمات ورزشي)، عوامل زمينه اي ( توسعۀ نيروي انساني متخصص ، توسعۀ هواداران و رويدادهاي ورزشي و درآمد حاصل از آن )، عوامل مداخله گر (توسعۀ تحقيقات و پژوهش ها، تحول در درآمدزايي باشگاه ها، توسعۀ مديريت در زمينۀ اقتصاد و ورزش )، راهبردهاي مؤثر (اهتمام به اقتصاد مقاومتي، گسترش شيوه هاي نوين بازاريابي کالاها و خدمات ورزشي، گسترش برندسازي ورزشي، ورود باشگاه ها به بورس اوراق بهادار، بررسي فساد اقتصادي در ورزش و راههاي مبارزه با آن ، توجه به سهم ورزش در توليد ناخالص داخلي، توجه بيشتر به توسعۀ ورزش همگاني، توجه به اسپانسرينگ ، توسعۀ رسانه ها) و پيامدهاي حاصل (گسترش کارآفريني و اشتغال ، گسترش تجارت بين الملل ، افزايش درآمد سرانه ، گسترش صنعت توريسم ، صنعتي شدن ورزش ) با نظريۀ گراندد تئوري و روش استراوس و کوربين شناسايي و طراحي شده است را نشان ميدهد.