خلاصة:
با صدور رأی داوری و ابلاغ آن به طرفین، به طور معمول، ارتباط داور با قضیه خاتمه مییابد، اما جدال میان دادبرده و دادباختة رأی داوری، در بسیاری موارد از طریق اقامه دعوای ابطال رأی داوری و رسیدگی به آن طی دو مرحله نخستین و تجدیدنظر ادامه مییابد. صرفنظر از نتیجه جدال یاد شده، در عمل، داور ورود اندکی در فرآیند رسیدگی به دعوای ابطال رأی داوری دارد. این در حالی است که، او بیش از هر شخص دیگری به جریان سپری شده داوری آگاه است و از سویی سرنوشت ابطال رأی داوری در اعتبار فردی – حرفهای شخص یا نهاد داوری موثر است و چه بسا زمینه ایجاد مسؤولیت مدنی را برای داور یا سازمان داوری فراهم سازد. در این نوشته، با نگاه به یک نمونه از رویه قضایی، به بررسی توان قانونی داور در دفاع از رأی خود، در جریان رسیدگی به دعوای ابطال رأی یا پس از ابطال قطعی رأی داوری پرداختهایم و در پایان نتیجه گرفته شده است که حمایت از حضور داور در جریان رسیدگی به دعوای ابطال و رایزنی دادگاه با داور پذیرفتنی است و با شرایط معین امکان اعتراض ثالث او به دادنامه ابطال رأی داور و نقض آن وجود دارد.
Normally, upon rendering the arbitration award and serving it to the parties, the connection of the arbitrator with the case is terminated. However, in many cases the dispute between the award creditor and award debtor concerning the arbitration award, continues through the filing of lawsuit to demand annulment the arbitration award and to be dealt with it during the two stages of first instance and appeal. In practice, regardless of the outcome of the dispute, the arbitrator has very little involvement in the process of the proceedings dealing with the annulment of the arbitration award. This is so while he is the person with a greatest knowledge concerning the arbitration process that has taken place. Moreover, the outcome of the annulment of the arbitration award can damage the personal and professional reputation of the arbitrator or the arbitral body, and may provide the ground for the imposition of civil liability on the arbitrator or arbitral body. In this article, by considering one example of the judicial precedent, we shall examine the legal power of an arbitrator to defend his award during the proceedings of the annulment of the decision or after the final annulment of the arbitration award. In the end, it has been concluded that supporting the presence of the arbitrator during the annulment proceedings and the interaction of the court with the arbitrator is acceptable, and with certain conditions, it is possible for him to object as a third party to the annulment of the arbitrator award, and consequently, the award may be reversed.
ملخص الجهاز:
نخست اين که اصل پرونده داوري و مستندات آن ، همچنان نزد داور است و او آگاهي کامل به روند طي شده در جريان رسيدگي داوري دارد، همچنين سرنوشت دعواي ابطال رأي داوري ، علاوه بر تاثيري که در حيثيت حرفه اي شخص يا نهاد داوري دارد، مي تواند آثار زيان باري نسبت به او از حيث مسؤوليت مدني داور موضوع ماده ٥٠١ قانون آيين دادرسي مدني داشته باشد و در نتيجه موجب اقامه دعواي مطالبه خسارت بعدي عليه او شود.
آيا چنين امري منافاتي با اصول دادرسي دارد و بي طرفي داور را مخدوش مي کند يا موجب بالا رفتن کيفيت رسيدگي به دعواي ابطال رأي داور مي شود؟ آيا نبايد داور را به مانند مشاور و هميار دادگاه در ارزيابي دقيق اسباب بطلان رأي داوري در نظر گرفت ؟ در مسير پرداختن به پاسخ اين سوالات ، يک نمونه از رويه قضائي انتخاب شده و مورد تجزيه و تحليل قرار خواهد گرفت و سپس ارزيابي و ديدگاه نگارنده از مداخله پيشيني و پسيني داور در دعوا و رأي ابطال رأي داوري ارائه شده و در نهايت با نگاه به قوانين مربوطه و با انگيزه طرح صحيح سوال و ارائه پاسخ حقوقي مناسب ، برآيند بحث به پيشگاه خوانندگان عرضه خواهد شد.
نخست : خوانده قرار دادن داور و استماع اظهارات او، دوم : دادگاه با استفاده از توان قانوني خود در اداره جريان دادرسي مدني (محسني ، ١٣٩٣: ٧٠) و همچنين در راستاي وظيفه تحقيقي دادگاه موضوع ماده ١٩٩ قانون آيين دادرسي مدني ١ از داور دعوت کند و با همياري او سرنوشت عدالت را در پرونده مشخص سازد و راهکار سوم : پيش بيني امکان ورود ثالث داور به دعواي ابطال رأي داوري است .