خلاصة:
بر اساس نظریات معناشناختی، یکی از بهترین روشهای فهم معنای واژگان، در کنار استفاده از منابع لغت و... ، بهره بردن از ویژگی تقابل است. پژوهش حاضر به بررسی معناشناختی تقابل واژگان «یمین» و «شمال» در قرآن کریم میپردازد، ضمن اینکه در این تقابل، تقدیم یمین بر شمال نیز مورد توجه قرار دارد و علاوه بر تقابل، استفاده از سیاق آیات قبل و بعد نیز مد نظر است. گاه از روی سیاق یا معنای واژة مقابل، برخی معانی فهمیده میشود که در هیچ کتاب لغتی به چشم نمیخورد. ضمن اینکه بین معنای فهمیدهشده و اصل واژه، قرابت معنایی وجود دارد. بر مبنای یافتههای این پژوهش، واژههای یمین و شمال به طور عام به معنای «راست» و «چپ» هستند، اما معانی فرعی دیگری دارند که با معنای اصلی مرتبط است. از دیگر معانی واژة یمین، قدرت، خیر، مالکیت، پیمان و سوگند است که همگی با دست راست ارتباط دارد. واژة شمال نیز علاوه بر دست چپ و سمت چپ، معنای شقاوت و ضعف (معنوی) را میرساند که با معنای اصلی مرتبط است. اما زمانی که واژة اصحاب به این دو کلمه اضافه گردد، دیگر به معنای جهات نیستند و این امر از نگاه بیشتر مترجمان مغفول مانده، حقّ معنا ادا نشدهاست.
According to semantic theories, one of the best ways to understand the meaning of words, along with the use of vocabulary resources and etc., is to use the feature of contrast. The present study deals with the semantic analysis of the opposition of the words “Yamin” and “Shemal” in the Holy Quran, while in this opposition, “Yamin” is presented to “Shemal”, and in addition to the opposition, the use of the context of the preceding and following verses is also considered. . Sometimes, from the context or the meaning of the opposite word, some meanings are understood that cannot be seen in any dictionary. Besides, there is a semantic affinity between the understood meaning and the original word. Based on the findings of this research, the words yamin and north generally mean "right" and "left", but they have other secondary meanings that are related to the main meaning. Other meanings of the word Yamin are power, goodness, ownership, agreement and oath, all of which are related to the right hand. The word north, in addition to left hand and left side, conveys the meaning of weakness and (spiritual) weakness, which is related to the original meaning. But when the word ashab is added to these two words, they no longer mean directions, and this matter has been overlooked by most translators, and the meaning has not been fulfilled.
ملخص الجهاز:
در آيـۀ ثُمّ لآتيّنهُمْ منْ بين أيديهمْ و منْ خلْفهمْ و عـنْ أ يمـانهمْ و عـنْ شـم ائلهم ، چـون يـد (= تقابل واژگان «يمين » و «شمال » در ترجمه هاي قرآن کريم با رويکرد معناشناسي؛ محمدعلي کاظميتبار و همکاران |٣٥ دست )، عضـو اصـلي بـراي تصـرف اسـت ، معنـاي آيـه چنينـي مـي شـود: «بـراي هـر آنچـه مي خواهد کسب کنـد (چـه بـا دسـت راسـت ، چـه بـا دسـت چـپ )، آن هـا را بـه گمراهـي مي کشاند».
ديدگاه مفسّران و قرآن پژوهان دربارة آن صاحب تفسير الميزان ذيل آيۀ أولمْ يروْا إلي ما خلق اللّهُ منْ شيْءٍ يتفيّأُ ظلاُلهُ عن اْليمين والشّمائل سُجّدًا للّه وهُمْ داخرُون (النحل / ٤٨) مي گويد: «کلمۀ"شمائل " جمع "شمال " (چپ ) و مقابل يمين (راست ) اسـت و جمـع آوردن آن با اينکه طرف چپ يکي است ، به اعتبار اين بوده که تمام سمت هـاي مفـروض کـه پشـت سر و طرف چپ قرار بگيرند، همه را چـپ حسـاب کـرده اسـت و در مقابـل همـۀ آن هـا، راست را قرار داده است ؛ چنان که اگر شي ء واحد را صـاحب سـايه هـاي چنـد دانسـته ، بـه همين اعتبار است » (طباطبائي ، ١٣٩٠ ق .
علـت اينکـه دست چپ را «يسار» مي نامند، اين است کـه آن را بـراي سـهل شـدن کارهـا بـه فـال نيـک تقابل واژگان «يمين » و «شمال » در ترجمه هاي قرآن کريم با رويکرد معناشناسي؛ محمدعلي کاظميتبار و همکاران |٤١ گرفته اند و يا اينکه با کمک به دست راسـت ، موجـب آسـان شـدن عمـل مـيشـود (ر.