خلاصة:
توسعه بازار بدهیهای دولت همواره موضوع چالشی برای سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی مطرح بوده است. برخی از کشورها توسعه بازار بدهیهای دولت را در تحریک بخش واقعی اقتصاد مطلوب و برخی نامطلوب میدانند. اما سیاست پولی و مالی کارا در تحریک رفتار بخش حقیقی اقتصاد، بیش از هر چیزی نیازمند ابزار کارآمد هستند و این ابزارها در بستر توسعه بازار بدهیهای دولت قابل تعریف و سازماندهی است. با توجه به اهمیت این موضوع؛ مطالعه حاضر اثرات آستانه-ای توسعه بازار بدهی بر کارایی سیاستهای پولی و مالی در تحریک مصرف بخش خصوصی را طی دورهی زمانی 1990-2018 برای 68 کشور بررسی کرده است. نتایج تجربی حاصل از مدلسازی STR نشان داد که رفتار متغیرهای اقتصادی در ارتباط با مصرف بخش خصوصی برای زمانیکه نسبت بدهیهای دولت به GDP به بالای 70 درصد میرسد، دچار شکست ساختاری میشود. لذا مصرف بخش خصوصی دو رژیم رفتاری به خود میگیرد. در هر دو رژیم رفتاری نظریه برابری ریکاردویی رد میشود و تاثیر مثبت بدهیهای دولت بر مصرف بخش خصوصی در حالت رژیم بدهی بالای دولتی بیشتر از رژیم بدهی پایین دولت است. همچنین تاثیرگذاری سیاستهای پولی و مالی بر مصرف بخش خصوصی در دو رژیم بدهی دولتی به صورت یک تابع خطی از نسبت بدهی دولت به GDP تعریف میشود که عرض از مبدا و شیب این تابع اثرگذاری، در هر دو رژیم رفتاری کاملاً متفاوت است.
The development of the government debt market has always been a challenge for policymakers and economic planners. Some countries consider the development of the government debt market to stimulate the real sector of the favorable and undesirable economy. But efficient monetary and monetary policy stimulate the behavior of the real sector of the economy, more than anything else, they need efficient tools that can be defined and organized in the context of the development of the government debt market. Given the importance of this issue, the present study examined the effects of debt market development threshold on the efficiency of monetary and fiscal policies in stimulating private sector consumption over 68 countries during the period 2018-2019. In this case, we have the following:Experimental results from STR modeling show that the behavior of economic variables with regard to private sector consumption is structurally failing when government debt-to-GDP ratios reach above 70%. Thus, the consumption of the private sector takes on two behavioral regimes. In both behavioral regimes, the Ricardian equality theory is rejected, and the positive effect of government debt on private sector consumption in the high state debt regime is greater than the low government debt regime. The effect of monetary and fiscal policies on private sector consumption in two government debt regimes is also defined as a linear function of the ratio of government debt to GDP whose width and origin of this effect function in both regimes. Behavior is completely different.
ملخص الجهاز:
فصلنامه بورس اوراق بهادار شمارة ٥٠ تابستان ٩٩ سال سیزدهم ـ تاریخ دریافت : ٩٨/٠٦/٢٥ ـ تاریخ پذیرش : ٩٨/٠٨/٠٦ ـ ص ٥- ٢٦ اثرات توسعه بازار بدهی بر کارایی سیاست های پولی و مالی در تحریک مصرف بخش خصوصی: آزمون اصل برابری ریکاردویی بر مبنای رویکرد اثرات آستانه ای مهدی صادقی شاهدانی ١ / محمدمهدی عسکری 2 سیدعباس موسویان ٣ / مجیدکریمی ریزی 4 چکیده سیاسـت هـای پـولی و مـالی کـارآ در تحریـک رفتـار بخـش واقعـی اقتصـاد، بـیش از هـر چیـزی نیازمنـد ابـزار کارآمـد هســتند و ایــن ابزارهــا در بســتر توســعه بــازار بــدهیهــای دولــت قابــل تعریــف و ســازماندهی اســت .
اما توسعه بازار بدهی دولتی میتواند بر سیاست های پولی و مالی دولت اثر مثبت داشته باشد و موجب کارایی این سیاست ها گردد و به صورت مستقیم و غیر مستقیم بر متغیرهای کلیدی اقتصادی اقتصاد از جمله مصرف بخش خصوصی اثرگذار باشد: ن در ارتباط با سیاست های پولی و عملیات بازار باز، بانک مرکزی نیاز به ابزار دارد و مهمترین ابزار در دست بانک مرکزی برای اعمال سیاست های پولی اوراق دولتی است که با مداخله در بازار با عملیات انبساطی و انقباضی، و خرید و فروش این اوراق بر نرخ بهره اقتصاد، عرضه پول ، نرخ بهره ، نرخ تورم و میزان تقاضای کل اثر میگذارد.
مدلسازی و برآورد مدل بر اساس مطالعات تجربی، جهت بررسی اثرات مستقیم و غیرمستقیم توسعه بازار بدهی دولت بر کارایی سیاست های پولی در تحریک مصرف بخش خصوصی از الگوی زیر استفاده شده است .