ملخص الجهاز:
"(8)-آمار-نقل از گزارش روزنامه کیهان درباره تورید و ورود تلویزیون به ایران مورخ سهشنبه 29 بهمنماه 47 (9)-دیالوگ زیر در صحنهای بین مالک ده(سارنگ)و مباشرش(هوشنگ بهشتی)در فیلم دست تقدیر داخل خانه مالک بیان شده است: مالک:همینو کم داشتیم،زنم میخواد زیر این پلهها بار بسازه،برای جشن تولد هوشنگ که الهی خدا زیر گلش بکنه،یک عدهای هم مثل خودشون در شهر دعوت کردن،میخوان توی این خونهای که بابای بیچارهام نماز میخونده مشروب زهر مار کنن،توی همین جایی که همیشه روضهخونی و سینهزنی بوده،حالا میخوان میخونه بسازن (10)-در غفلت محصول سال 32 به کارگردانی علی کسمایی ناصر قلی تنها پسر مالک روستا به تقاضای دوستانش با زن و بچهاش برای کیف کردن و زندگی و لذتبخش از روستا به تهران میآمد و در تهران تمام زندگیش را از دست میداد.
(21)-مسعود(محمد علی جعفری)بین ماهیگیران دیالوگ زیر را بیان کرد: مسعود:من برای دفاع از حقوق شماها همه چیز خودمو از دست دادم،کسی هستم مثل شماها،اومدم پیش شماها تا در عوض ظلمای پدرم بچههای شمارو درس بدم،اگه شما فقیر و بدبختین،علت اصلیش نداشتن سواده،اگه شما سواد داشته باشین،دریای علم و دانشو دارین،اونوقت احتیاج به این دریا و چند ماهی شور ندارین (22)-مریم در انتها بین مسعود(جعفری)و احمد(فردین)عشق سابقش که تازه برگشته بود شوهرش مسعود را انتخابی میکرد (23)-از آقای قرن بیستم به بعد با ورود لمپن سنتگرا و قضا و قدری به فیلمفارسی در اکثر فیلمها لمپنها قهرمان اصلیاند."