شناسایی و الویت‌بندی مولفه‌های رفتار شهروندی سایبری، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی در نظام آموزشی و ارتباط آنها با یکدیگر مقالة

پژوهش حاضر با هدف شناسایی و الویت‌بندی مولفه‌های رفتار شهروندی سایبری، تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشی در نظام آموزشی و ارتباط آنها با یکدیگر انجام شد. روش تحقیق کیفی – کمی – اولویت‌بندی، جامعۀ آماری در بخش کیفی، مدیران نظام آموزش و پرورش، اعضاء هیئت علمی در مراکز آموزش عالی، در بخش کمی معلمان مدارس دوره دوم متوسطه مازندران، در 400 مدرسه بتعداد 6420 نفر و در بخش الویت‌بندی، اعضاء هیئت علمی و مدیران عالی آموزش و پرورش استان مازندران بودند. در بخش کیفی از روش نمونه‌گیری غیرتصادفی" هدفمند"، تعداد 20 نفر، در بخش کمی با روش خوشه‌ای نسبی بر اساس فرمول کوکران، تعداد 364 نفر و در بخش اولویت‌بندی، تعداد 25 نفر با روش هدفمند، انتخاب شدند. داده‌ها در بخش کیفی از طریق تکنیک دلفی با پرسشنامه نیمه‌ساختاریافته و ساختاریافته، در بخش کمی از طریق مدلسازی معادلات ساختاری با پرسشنامه 92 گویه‌ای و در بخش اولویت‌بندی، از طریق تکنیک دیماتل با پرسشنامه‌های ماتریسی، استخراج شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS و DEMATEL SOLVER استفاده‌شد. یافته‌ها نشان داد که رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست ICT و عدالت آموزشی با کاربست ICT، رابطه معنادار و مثبتی داشته و عدالت آموزشی در رابطه رفتار شهروندی سایبری با عدالت آموزشی و کاربست ICT، نقش میانجی را ایفا نمود.

The current research was conducted with the aim of identifying and prioritizing the components of cyber citizenship behavior, information and communication technology, and educational justice in the educational system and their relationship with each other. The mixed research method was exploratory and was carried out in three steps: qualitative-quantitative and prioritization. The statistical community in the qualitative section, education system managers, faculty members in higher education centers, in the quantitative section, teachers of the second year secondary schools of Mazandaran, in 400 schools with a total of 6420 people, and in the priority setting section, faculty members and higher education managers. and the breeding of Mazandaran province. In the qualitative part of the non-random "targeted" sampling method, 20 people were selected, in the quantitative part, 364 people were selected using the relative cluster method based on Cochran's formula, and in the prioritization part, 25 people were selected using the targeted method. . Data were extracted in the qualitative part through the Delphi technique with semi-structured and structured questionnaires, in the quantitative part through structural equation modeling with a 92-item questionnaire, and in the prioritization part, through the DEMATEL technique with matrix questionnaires. became. In order to determine validity and reliability in the qualitative phase, the necessary checks including acceptability and ability were used, and in the quantitative phase, the validity of the questionnaires was confirmed by three methods: form, content and structure. Reliability was confirmed by three methods: factor loadings, Cronbach's alpha and composite reliability. In prioritizing, experts were used to determine validity, and matrix inconsistency coefficient and Cronbach's alpha coefficient were used for reliability. SPSS, AMOS and DEMATEL SOLVER 2017 software were used for data analysis. Qualitative findings showed that "cyber citizenship behavior" and "application of information and communication technology" had eight components and "educational justice" had seven components. Quantitative findings showed that cyber citizenship behavior with educational justice (standard coefficient 0.25, significance coefficient 2.954 and probability 0.003) and the use of ICT (0.62, 4.513 and 0.0009) and educational justice It has a significant and positive relationship with the use of ICT (0.26, 3.090 and 0.002) and educational justice plays a mediating role in the relationship between cyber citizenship behavior and educational justice and the use of ICT (standard coefficient 0.684 and probability 0.005) performed.

با توجه به اهميت موضوع ، تحقيق حاضر در پي شـناسـايي و الويت بندي مولفه هاي رفتار شهروندي سايبري، تکنولوژي اطلاعات و ارتباطات و عدالت آموزشـي در نظام آموزشي و ارتباط آنها با يکديگر بوده و بدنبال پاسخگوئي به اين سوال است که : مدل رابطه رفتار شـهروندي سايبري با کاربست فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش با ميانجيگري عدالت آموزشي در معلمان ، چگونه است ؟ روش شناسي پژوهش تحقيق به لحاظ هدف کاربردي و از نظر روش تحقيق ، روش تحقيق آميخته اکتشــافي بوده و در ســه گام کيفي – کمي و اولويت بندي انجام شـد. در جدول (١) نتايج مربوط به راند چهارم دلفي براي مولفه هاي تبيين کننده مدل رابطه رفتار شـــهروندي سـايبري با کاربست فناوري اطلاعات و ارتباطات در آموزش با ميانجيگري عدالت آموزشي، از ديدگاه خبرگان ، آمده است . سـوال اول : مولفه هاي رفتار شهروندي سايبري، عدالت آموزشي و کاربست فناوري اطلاعات و ارتباطات در معلمان آموزش و پرورش استان مازندران ، کدام اند؟ براي تشـــخيص اين مســـئله که تعداد داده هاي مورد نظر (اندازه نمونه ها و رابطه بين متغيرها) براي تحليل عاملي مناسب هستند يا خير؟ از شاخص آزمون تناسب کايزر – ماير١ و آزمون بارتلت ٢ استفاده گرديد. مولفه «بهره مندي عادلانه از منابع »، تبيين کننده متغير «عدالت آموزشــي» در مدل نهايي بوده اســت که با نتايج تحقيقات صــفري جعفريلو و افروزه (١٤٠٠) و مريخي و شـفيع پور مطلق (١٣٩٨)، اسلامي هرندي و همکاران (١٣٩٧)، همخواني داشـته و يک راستا قرار دارد.