ملخص الجهاز:
"طبق آماری که از وضعیت سینمای جهان به دست آمده است،به این نتیجه میرسیم که بیشتر موارد پرخاشگری و خشونت در سینما بر علیه زنان و کودکان بوده است.
ریشهها و علل پرخاشگری روانشناسان اجتماعی در بررسی پدیده پرخاشگری،عوامل زیادی ذکر میکنند که برخی از مهمترین آنها که به بحث ما نیز ارتباط دارد،عبارتند از: 1-خشونت برای حل مسئله ذهن انسان امروز به این مسئله عادت کرده است که پاسخ مسئله را باید از طریق خشونت،کتک زدن و تحقیر کردن دیگری به دست آورد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) 2-خشونت برای جلبتوجه عمدی بسیاری از افراد تنها به منظور جلبتوجه و با متفاوت کردن خود به خشونت توسل میجوید و این بیشتر در افرادی رخ میدهد که از یک کمبود یا حقارت رنج میبرد و برای پوشاندن آن حقارت نیاز به جلبتوجه عمومی دارند و به همین دلیل آسانترین و مطمئنترین راه،یعنی خشونت،برمیگزینند.
ریشهیابی جلوههای خشونت علیه زنان در سینما از مجموعه آنچه که گفته شد،به این نتیجه میرسیم که خشونت و پرخاشگری هرگز بیدلیل نیست منتهی گاهی پرخاشگری هدف است و گاهی وسیلهای برای رسیدن به هدفی دیگر.
اگر جامعه فشار زیادی را مردسالارانهای داشته باشد(که اکثر جوامع،هنوز از چنین بافتی برخوردارند)هرگونه فشار و تنش به شکل مضاعف به زنان و سپس در مرحله بعد به کودکان انتقال مییابد و به همین دلیل سینمای این کشورها،شاخص خوبی برای سنجش میزان ناکامی و محرومیت مردم است.
4-خشونت برای سیاست عمومی بسیاری از بانیان و سیاستگذاران جامعه اینگونه استدلال میکنند که مشاهده خشونت در رسانه سینما،انرژی پرخاشگرانه را کاهش میدهد و برای مثال اگر مردم شاهد خشونت نسبت به زنان در سینما باشند،احساس همحسی بیشتری با زنان پیدا خواهند کرد و از خشونت واقعی در جامع،علیه آنها کاسته خواهد شد."