ملخص الجهاز:
"ضمن اینکه بخش مهمی از حیات سینما به حضور افکار آزاد و بخش خصوصی در زمینه تولید فیلم وابسته است؛چه در زمینه خلاقه و فرهنگی و نگارش و پرداخت آفرینش هنری و چه در بخش صنعتی و اقتصادیش،الزام حضور مردم وجود دارد که البته برای سیاستگذاران و مسئولان این الزام را به وجود میآورد که چطور میشود بین خود مقوله فرهنگ و هنر و نسبتهای عینیاش با منافع سرمایهگذاران این عرصه،ارتباط دو طرفه درستی را تعریف کرد و برقرار کرد؟ مثالی میزنم.
اما نکته اینجاست که اگر تولیدکننده فرهنگی-که در بحث ما میخواهد فیلم تولید کند-بهوجه رسانهای قضیه توجه کند و بتواند فرآورده خود را به مخاطب کلان عرضه کند،خودبهخود به آن سودآوری اقتصادی لازم میرسد و آن گردشی که این چرخه صنعتی-اقتصادی نیاز دارد،به دست میآید و تقریبا به همه پرسشها و ادعاها و تقاضاهای این زمینه دو طرفه،پاسخ داده میشود.
به نظرم میرسد که در چنین فرایندی،وقتی همه چیز جا افتاده،وقتی جریان صید شکل طبیعی به خودش گرفت،وقتی صیاد ماهی روی پای خودش ایستاد و دیگر به حمایتهای دولت نیاز نداشت و از طریق عرضه و تقاضا خودکفا شد و توانست پاسخگوی نیازهای خود باشد،دیگر لازم است که ماهیگیر به خودش تکیه کند و روی پای خودش بایستد،ولی آیا در این صورت باز ما نظارت را لازم نداریم؟یعنی دولت باید کاملا کنار بکشد و بگذارد آن منبع طبیعی حتی تا سرحد ته کشیدن ذخائر گرانبهایش،مورد استفاده بیرویه قرار بگیرد؟به نظر من اینطور نیست،یعنی ما این نظارت را احتیاج داریم."