خلاصة:
بر اساس معیار قرآنی مذکور در آیه: «حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّکَاحَ: تا به [سن] زناشویی برسند» (نساء، 6)، بلوغ، پدیدهای است طبیعی که با تکامل قوه تولید مثل به منصه ظهور میرسد، اما در روایات، نشانههای گوناگونی برای تفسیر این مرحله از توانایی جنسی بیان شده و سنین متعددی برای تعیین بلوغ دختران و پسران معرفی گردیده است. این عدم اتحاد مبنا و معیار در تعیین سن بلوغ موجب تعدد آراء فقیهان نسبت به مسئله شده است و نتیجه آن این شده که فقهای امامیه در پیروی از احادیث امامان شیعه و فقهای اهلسنت در برخورد با سنت و خط مشی رؤسای مذاهب خود متفاوت عمل نمایند. یافتههای این پژوهش، نشانگر آن است که در حوزه فهم روایات بلوغ، آنچه چندان بدان توجه نشده، مخاطبشناسی در زمان صدور روایات و سنت است؛ چه اینکه پیامبر اکرم و امامان معصوم همواره بر اساس ویژگیهای متنوع مخاطبان و وفق تأثیر اقتضاهای مختص ایشان و پرسشگران احکام، در مواردی حکم مختص به واقعهای خاص را بیان نمودهاند که در نتیجه، جنبه عمومی ندارد.
According to the Qur'anic criteria mentioned in the verse: “حتی اذا بلغوا النکاح” (Al-Nisa’/6), puberty is a natural phenomenon that comes to the fore with the development of reproductive power, but in traditions, various signs have been expressed to interpret this stage of sexual ability, and several ages have been introduced to determine the maturity of girls and boys. This lack of unification of the basis and criterion in determining the age of puberty has caused the plurality of opinions of the jurists regarding the issue; And the result is that the Imami jurists act differently in following the hadiths of the Shia imams (pbuh) and the Sunni jurists in dealing with the Sunnah and the policy of the heads of their religions. The findings of this research show that in the field of understanding puberty narratives, what has not been paid much attention is audience analysis at the time of issuing narrations and traditions. As we see that, the Holy Prophet (PBUH) and the infallible Imams (PBUT) have always expressed rulings specific to a specific event based on the diverse characteristics of the audience and according to the influence of their specific requirements and the questioners of rulings that consequently, are not general.
ملخص الجهاز:
(مقاله علمي ـ پژوهشي) بازخواني آراء و ادله فقهي مذاهب اسلامي در مسئله بلوغ (با تأکيد بر مخاطب شناسي روايات اين حوزه ) سيد محمد کيکاوسي،١ محمدرضا شاهرودي،٢ محمد جعفري هرندي 3 (تاريخ دريافت : ١٤٠٠/٨/٢٩، تاريخ پذيرش : ١٤٠١/٤/٢٨) چکيده بر اساس معيار قرآني مذکور در آيه : «حَتَّي إِذَاَ بلَغُوا النِّکَاح َ: تا به [سن ] زناشويي برسند» (نساء، ٦)، بلوغ ، پديده اي است طبيعي که با تکامل قوه توليد مثل به منصه ظهور ميرسد، اما در روايات ، نشانه هاي گوناگوني براي تفسير اين مرحله از توانايي جنسي بيان شده و سنين متعددي براي تعيين بلوغ دختران و پسران معرفي گرديده است .
يافته هاي اين پژوهش ، نشانگر آن است که در حوزه فهم روايات بلوغ ، آنچه چندان بدان توجه نشده ، مخاطب - شناسي در زمان صدور روايات و سنت است ؛ چه اينکه پيامبر اکرم ص و امامان معصوم ع همواره بر اساس ويژگيهاي متنوع مخاطبان و وفق تأثير اقتضاهاي مختص ايشان و پرسشگران احکام ، در مواردي حکم مختص به واقعه اي خاص را بيان نموده اند که در نتيجه ، جنبه عمومي ندارد.
مطالعه بر سيره پيامبر اکرم ص و امامان معصوم ع نيز نشان ميدهد که ايشان هنگام صدور کلام به اين اصل توجه داشته و هنگام ايراد سخن ، شرايط مخاطب را در نظر ميگرفته اند؛ با اين وجود، اما در کتب فقهي، کمتر به اين قاعده عنايت شده و لذا مشهور فقيهان شيعه بر پايه برخي روايات که سن بلوغ شرعي را بيان ميدارد، معتقدند سن بلوغ دختران و پسران به ترتيب ، ٩ و ١٥ سالگي است و اين حکم شامل آحاد مخاطبان است .