ملخص الجهاز:
"تجربهء من نشان میدهد که سیستم فیلمسازی در آنجا هنوز چیزی شبیه به سیستم قدیم فیلمسازی در استودیو بود:یافتن کار و عقد قرارداد در تقابل با سینمای حرفهای(که در آن نخست باید فیلمنامه بنویسید،تهیهکننده و پول فراهم کنید و بعد از شرکت در چند جشنواره،برای فیلمتان که امکان نمایش پیدا نمیکند اکران بگیرید)جای خوشوقتی داشت.
برای اولین بار استاندههایی حرفهای در دسترس فیلمساز منفرد قرار گرفته است و این امکان وجود دارد که بدون سرمایه بتوان کار کرد.
شیوه تدوین خطی (فیلم)شبیه به نوشتن با ماشین تحریر است(رفع اشتباهات (به تصویر صفحه مراجعه شود) زمان بیشتری میبرد)ولی تدوین غیر خطی بیشتر شبیه نوشتن بر صفحه کامپیوتر است و همه چیز تروتمیز از کار درمیآید.
آنی هالندر در کتاب تصاویر متحرک اشاره میکند که«بین نمایی از یک فیلم تجاری و معمول آمریکایی و تابلویی از ورمیر شباهتی وجود دارد و میتوان آن را به منزلهء نوعی تداوم فرهنگی و سنت تصویری دانست که جنبهء درونی و طبیعی یافته است» ضمن فیلمبرداری با ویدئو تصویر معمولا به صورت متعارف قاببندی نمیشود بلکه موضوع در وسط نما قرار میگیرد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) بدین ترتیب دست نیز به اندازه چشم کار میکرد خصوصا دیویکم مؤلفههای فراوانی داشت که امکان میداد تا حین فیلمبرداری با نوار ارتباط فیزیکی داشته باشم.
ضمن تفاسیر فیلم نقل قوی از گدار دربارهء همین موضوع میآید:«تصاویر دوربینهای ناظر هم یادآور نخستین فیلمهای سینما است،یادآور دورهای از سینما است که هنوز داستان و برنامه تولید در کار نبود،دستمایهء کار ساماندهی نمیشد و بیننده بدون روایت میتوانست درباره تمام جزئیات زندگی روزمره تأمل کند،جزئیاتی که بعدا تبدیل به پسزمینهای برای داستانهای فیلم شد."