خلاصة:
مسئله جبر و اختیار از مباحث دراز دامن و مهمی است که از دیرباز اذهان انسانها را به خود معطوف کردهاست و اندیشمندان در ادیان و مکاتب مختلف در برابر این مسئلة حیاتی مواضعی اتخاذ کردهاند. مسئلة اصلی این مقاله آن است که عامری پیرامون این مسئله چه دیدگاهی اتخاذ کردهاست؟ فرضیه این مقاله آن است که عامری از نظریة جبر یا اختیار مطلق دفاع نمیکند، بلکه راه بینابین آن را برمیگزیند. اهم یافتههای این مقاله عبارتاند از : او برای پاسخ به این مسئلة پژوهشی ابتدا تحریر محل نزاع میکند و برای تحریر محل نزاع ابتدا میان دو حیثیت شیء به اعتبار ذاتش و به اعتبار غیراش تمایز قائل میشود و بیان اقسام افعال ـ طبیعی، قهری، فکری و شوقی ـ فرق مینهد و بر این باور است که دو قسم فعل طبیعی و قهری با جبر ارتباط دارند و افعال فکری و شوقی با اختیار مرتبط هستند و یادآور میشود که قوة فعاله قوهای است که فعل از آن صادر میشود و قوة منفعله قوهای است که فعل در آن تثبیت میشود به جبر و اختیار مربوط هستند و در بحث مواد ثلاث تنها واجب بالاضافه و امکان به بحث جبر و اختیار مرتبط هستند. او از نظریة خلق افعال دفاع میکند و دلایلی برای ابطال جبر و تفویض بیان میکند و پساز ابطال این دو نظریه یادآور میشود که نظریهای که حد وسط میان این دو نظریة صواب است، او برای اثبات راه مسئله راه میانه از حکمت الهی بهره میگیرد. البته ما تأملاتی با عنوان ارزیابی نظریة عامری در بارة جبر و اختیار مطرح کردیم.
The problem of predestination and free will is one of the long-lasting and important topics which has preoccupied people's minds, and made scholars of different religions and doctorines to adopt a position toward it. The focus of the present paper is on Ameri’s perspective on this important issue. It is hypothesized that Ameri supports neither predestination nor absolute free will. He rather takes a mddile position. The main findings of this research are: to provide an answer to this research problem, Ameri first identify the point of conflict through distinguishing between the two aspects of an object, its intrinsic aspect and its non-intrinsic aspect, and between the types of actions- natural, forced, and intellectual. He believes that the two types of natural and forced actions are related to determinism, and the intellectual and desired actions are related to free wll. He further believes that it is the active power from which actions are issued, and the passive power is the power in which action are established. They are related to predestination and free will, and in the discussion of the three elements, only necessary by other than itself and possibility are related to the discussion of predestination and free will. He defends the theory of the creation of actions and provides reasons to refute predestination and delegation, and after refuting these two theories, he adopts the theory which takes the middle ground between these two theories. To prove the validity of this theory, he benefits from divine wisdom. In our evaluation of Ameri's theory we have made some reflections on predestination and free will.
ملخص الجهاز:
از طرفي بحث جبر و اختيار مسئله اي بسيار مشکل و درازدامن است و سخن گفتن دربارٔە ابعاد مختلف اين بحث کاري بسيار غامض و لغزنده است ، از جانب ديگر، عده اي گرچه به صورت مفصل دربارٔە اين موضوع سخن گفته اند اما در ابراز اين مطالب درصدد بيان حق نبوده اند، بلکه صرفاً در جهت منکوب کردن رقباي خود بوده اند و به اصطلاح از شيؤە مجادله بهره گرفته اند، اين شيؤە مجادله با رقبا شيوه اي است که براساس ديدگاه عامري متکلمان از آن بهره گرفتند، عوامل مختلف فوق جزء عواملي است که عامري در کتاب انقاذ البشر من الجبر و القدر(ص ٢١٧- ٢١٦) بر آن پافشاري ميکند، اما عامري براساس مقدمه اي که براي کتاب التقرير لاوجه التقدير مينگارد، يادآور ميشود، او در مجلسي که از علما و محبان حکمت در منزل ابوالحسين عبدالله بن احمد عيني که در سال هاي٣٧٢- ٣٦٥ در دولت ساماني منصب وزارت داشت شرکت ميکند، در اين مجلس مباحثي دربارٔە تقسيم حوادث به واجب و ضروري و جايز و ممکن مطرح ميشود و همچنين او با کندوکاو دربارٔە پرسش هايي از قبيل آيا اجرام سماوي در پيدايش رخدادها مؤثرند يا نه ؟ نقش قواي طبيعي يا قواي نفساني پيرامون پيدايش اين رخدادها چيست ؟ در ميان حاضران مطرح ميشود که حاضران در اين مجلس بدين نتيجه دست مييابند که معرفت ايشان در اين زمينه از حد اطلاعات متداول و شبهات عامه مردم تجاوز نميکند بدين جهت از ابوالحسن عامري ميخواهند که دربارٔە مسائل مرتبط با تقدير کتابي بنويسد و بر اساس اين درخواست عامري کتاب التقدير لاوجه التقدير را مينگارد (عامري، رسائل ابوالحسن عامري، ص ٢٥٤- ٢٤٩) در ميان آثار موجود عامري اين دو کتاب التقرير لاوجه التقدير و انقاذ البشر من الجبر و القدر١ نسبت مستقيميبا بحث جبر و اختيار دارند مسئلۀ اصلي اين پژوهش آن است که ديدگاه ابوالحسن عامري پيرامون جبر و اختيار انسان چيست ؟ براي کندوکاو پيرامون اين پرسش اصلي فحص دربارٔە پرسش هاي ذيل ضروري است اعتبار مختلف شيء چيست ؟ مراد از فعل چيست و اقسام آن کدام است ؟ مراد از خلق افعال چيست ؟ و دليلش چيست ؟ مراد از اسباب فعل چيست ؟ ادعاي جبرگرايان چيست ؟ دلايل ابطال جبر و تفويض و جهت و راه ميانه و حد وسط جبر و تفويض چيست ؟ پسنديده است که براي بررسي اين مسئله ، نخست بحث را از پيشينۀ پژوهش آغاز کنيم .