خلاصة:
زمینه و هدف: کودکانی که مورد تجاوز و بهرهکشی قرار میگیرند، در آینده نیز ممکن است با مشکلات روانشناختی متعددی مواجهه شوند بنابراین آموزش روشهای تربیتی درست به والدین در جهت آگاهی بخشی نسبت به هرگونه قصد و نیت میتواند در پیشگیری بخشی از آسیب ضروری باشد. این پژوهش با هدف نقش الگوهای تربیتی در پیشگیری از کودک آزاری انجام شد. روش: این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کودکان و نوجوانان زیر 18 سال استان لرستان تشکیل میدهند. نمونه این پژوهش 450 نفر از کودکان و نوجوانان استان لرستان بود که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از مقیاس فرزندپروری ادراک شده نسخه کودکان کرولینگ و همکاران (1997) و پرسشنامه کودک آزاری برنشتاین و همکاران (2003) استفاده شد. در این پژوهش به منظور تحلیل دادهها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. دادهها با استفاده از نسخه 26 نرمافزار SPSS تحلیل شدند. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که بین حمایت از خودمختاری فرزند از جانب مادر، اشتغال مادر به فرزند، حمایت از خودمختاری فرزند از جانب پدر و اشتغال پدر به فرزند با ابعاد کودکآزاری فیزیکی، جنسی، غفلت و هیجانی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد (001/0≥P). همچنین نتایج ضریب رگرسیونی به شیوه گام به گام نشان داد که خودمختاری از طرف مادر، خودمختاری از جانب پدر و اشتغال مادر به فرزند 24 درصد از واریانس کودکآزاری را در کودکان و نوجوانان را پیشبینی میکنند. نتایج: لزوم آگاهسازی والدین از کودکآزاری برای ممانعت و پیشگیری از آن بیشاز پیش احساس میشود در این راستا؛ نقش مراجع آموزشی از قبیل مدارس و رسانهها بسیار مهم بوده و ضرورت دارد تا برنامههای آموزشی لازم را برای والدین و کودکان در این حیطه تدارک ببینند.
Field and Aims: Children who are raped and exploited may face many psychological problems in the future, so teaching parents the right educational methods in order to make them aware of any intention can be necessary for preventing a part of damage.)The aim of this study was to investigate the role of educational models in in preventing child abuse.Method: This research is applied in terms of purpose and descriptive correlational in terms of method. The statistical population of this study consists of all children and teenagers under 18 years in Lorestan province. The sample of this study was 450 children and teenagers in Lorestan province who were selected by multi-stage cluster sampling.The data were collected using the Perceived Childhood Scale of Krolling et al. (1997) and Bernstein et al. (2003) Child Abuse Questionnaire. In this study, Pearson correlation and multiple regression were used to analyze the data by using SPSS software version 26.Findings The analysis of the data showed that there is a negative and significant relationship between the mother's support of the child's autonomy, the mother's involvement with the child, the father's support of the child's autonomy, the father's involvement with the child with the dimensions of physical, sexual, neglect and emotional child abuse (P≥0.001). Also, the results of the regression coefficient in a step-by-step methoud showed that autonomy from the mother, autonomy from the father and involvement of the mother to the child predict 24% of the variance of child abuse in children and teenagers.Conclusion: The need to inform parents about child abuse to ban and prevent it is felt more than ever, in this regard the role of educational authorities such as schools and the media is very important and it is necessary to provide the necessary educational programs for parents and children in this area.
ملخص الجهاز:
بنابراين سؤال اصلي اين پژوهش اين است که الگوهاي تربيتي ميتواننـد چنـد درصد از واريانس کودک آزاري را در کودکان و نوجوانان پيش بيني ميکند؟ 1 Beato, Pereira, Barros, & Muris 2 Child Maltreatment پيشينه ومباني نظري پيشينه ژيونــــگ و همکــــاران (٢٠٢٠) در پژوهشــــي طــــولي از «اعتبارســــازي والــــدين و بزهکــاري در کودکــان و نوجوانــان چينــي» بــه ايــن نتيجــه رســيدند کــه فرزنــدپروري مقتدرانـه بـه صـورت منفـي بزهکـاري کودکـان و نوجوانـان را پـيش بينـي مـيکنـد.
1 Rodríguez-Meirinhos, Vansteenkiste, Soenens, Oliva, Brenning & Antolín-Suárez, 2 Kaul, Konantambigi & Anant 3 Prasanna 4 Sarwar وزينا، هربرت و پـولين ١ (٢٠١٥) طـي پژوهشـي بـا هـدف «تاريخچـه خـانوادگي خشـونت خانگي و مشکلات رفتاري و رفتارهاي مخاطره آميـز در نوجوانـان دختـر قربـاني جـرائم جنسي» در يک نمونه ٤٤٣ نفري که داده هاي آن با استفاده از پرسشنامه تجربـه خشـونت خـانگي، مشکلات رفتاري، رفتارهاي پرخطر و پرسشنامه جرائم جنسي فيزيکي، هيجاني جمـع آوري شـد بـه اين نتيجه رسـيدند کـه تجربـه خشـونت در خـانواده ، جامعـه پـذيري نامناسـب ، سـطح پـايين درک والدين ، نظارت پايين والدين وجود تنش و اختلافات خانوادگي، وجـود همسـالان تـأثير معنـاداري بر بروز رفتارهاي مخاطره آميز (رانندگي در حال مستي، مصـرف سـيگار، مصـرف الکـل ، مصـرف مواد و بزهکاري) داشته است .
1 Kuppens, & Ceulemans 2 Baumrind 3 Schaefer 4 Maccoby, & Martin 5 Mattanah, Lopez & Govern 6 Darling & Steinberg 7 Waterman & Lefkowitz 8 Holt 9 Practical Research 10 Cross-sectional جامعه آماري اين پژوهش را کليـه کودکـان و نوجوانـان ٩ تـا ١٨ سـاله اسـتان لرسـتان در سـال ١٤٠٠ تشکيل ميدادند.