خلاصة:
پایداری بدهیهای دولت در حقیقت هسته مرکزی پایداری مالیه عمومی را تشکیل میدهد. کشورهای زیادی تا کنون به دلیل سطح بالای بدهیهای خود دچار بحران شدهاند. روند افزایش بدهیهای دولت در ایران نشان می دهد که مساله پایداری بدهیها به زودی به یکی از چالش های کشور مبدل خواهد شد. در این مطالعه پایداری بدهیهای دولت در ایران در بازه زمانی سالهای 1353 تا 1398 با استفاده از دادههای اصلاح شده موسوی نیک و باقری پرمهر (1398) مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از روش بوهن (2008) و برآورد تابع واکنش تراز بودجه دولت به انباشت بدهی ها با استفاده از روش خودرگرسیون برداری ساختاری استفاده شده است تا مشخص شود که آیا دولت در پاسخ به افزایش انباشت بدهی های خود کسری بودجه را کاهش می دهد یا اینکه نسبت به انباشت بدهی هایش بی تفاوت است. همچنین به منظور بررسی بیشتر ارتباط غیر خطی تراز بودجه دولت و انباشت بدهی ها نیز از آزمون علیت گرنجری غیر خطی به دو روش هیمسترا و جونز (1994) و نسخه اصلاح شده آن توسط دیکز و پانچنکو (2006) استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از عدم واکنش تراز بودجه دولت به انباشت بدهی هایش در هر دو روش است.
Debt sustainability is the core part of government fiscal sustainability in theory. Many countries have faced economic crises due to the high level of public debt. The rising trend of Iran’s public debt shows that in a short time debt sustainability is going to be a policy challenge. This study investigates the debt sustainability in Iran in the 1353 to 1398 period. In this regard, Bohn's (2008) method has been used to reveal if the government responds properly to rising Debt by reducing the primary deficit. In order to check for nonlinear relation, Hemistra and Jones (1994) test for nonlinear Granger causality, and the newer version of it by Diks and Panchenko (2006) was applied to the data series. The result indicates no response to the rising debt. I other words, the government does not care about the debt level and the primary deficit is not affected by the debt level.
ملخص الجهاز:
در این مطالعـه پایـداری بدهی های دولت در ایران در بازه زمانی سال های ١٣٥٣ تـا ١٣٩٨ بـا اسـتفاده از داده هـای اصلاح شده موسوی نیک و باقری پرمهر (١٣٩٨) مورد بررسی قـرار گرفتـه اسـت .
در این مطالعه برای بررسی پایداری بدهی هـای دولت از روش بوهن (٢٠٠٨) و برآورد تابع واکنش تراز بودجه دولت بـه انباشـت بـدهی های او با استفاده از روش خودرگرسیون برداری ساختاری استفاده می شـود تـا مشـخص شود که آیا دولت در پاسخ به افزایش انباشت بدهی های خود بـا کـاهش کسـری بودجـه پاسخ مناسب می دهد یا اینکه نسبت به انباشت بدهی هایش بی تفاوت است .
کوستاس و رگیس (Cuestas and Regis) (٢٠١٨) نیز در مطالعه بـا اسـتفاده از آزمـون هـای بررسـی مانایی غیر خطی و با در نظر گرفتن شکسـت سـاختاری ، مسـیر نسـبت بـدهی بـه تولیـد ناخالص داخلی دولت چین را در سال های ١٩٩٢ تا ٢٠١٦ بررسی کردنـد.
بوهن (٢٠٠٧) با انجام عملیات جبری روی رابطه فوق ، یکی از تعاریف پایداری بدهی های دولت را به ترتیب زیر معرفی می نماید: )به تصویرصفحه رجوع شود) مطابق با این تعریف ارزش حال (که در این معادله بـا ضـریب تعـدیل زمـانی یعنـی p نمایش داده شده است ) مازاد بودجه های آتی دولت باید برابر بدهی های فعلی آن باشـد یـا به عبارت دیگر دولت باید بتواند بدهی های فعلی خویش را از محل مازاد بودجه های آتـی خود پرداخت نماید.