ملخص الجهاز:
"حس لامسه،تفاوت بافت کاغذ سمباده و سطح شیشه را،با دست کشیدن بر آنها،معین میکند؛اگرچه از لحاظ بصری نیز تفاوت این دوبافت قابل تشخیص است زیرا تجربهء قبلی از طریق حس لامسه،به چشم ما امکان میدهد تا بافتها را از یکدیگر تمییز دهیم.
هنرمندان نقاش با کاربرد رنگهای مختلف در سطح بوم و ایجاد سایه روشن و کاربرد تکنیکهای ویژه،بافتهایی را میآفرینند که از لحاظ بصی طبیعی،جلوه میکنند و این واقعی بودن بافتها،فقط از طریق دیدن،نه لمس کردن،قابل درک است و یا هنرمندان گرافیست از طریق طراحی و روشهای گوناگون چاپ،بر روی کاغذ،پارچه و...
بنابراین یکی از عمدهترین مسائلی که یکطراح باید بر آن اشراف داشته باشد شناخت موادی است که بافتهای مختلف را میتوان با آنها به وجود آورد،چرا که بافت، آن هم از نوع بصری،همان حالت را در مخاطب ایجاد میکند.
هنگام غروب آفتاب نیز،که به نظر بسیاری از مردم،شاید یکی از زیباترین لحظههای طبیعت باشد،میبینیم که به دلیل تغییر در نور و سایهها و به ویژه تغییرات رنگ در آسمان و انعکاس آن بر کلیهء پدیدهای طبیعت، ویژگیهای بصری همه عناصر طبیعی،تغییر میکند و در انسان از لحاظ عاطفی،حالتی شاعرانه توأم با غمی سنگین،ایجاد میگردد.
حال به چگونگی برخورد نور به موضوع در یکتصویر،با توجه به سایه روشنهای مختلفی که ایجاد میکند و احساسهای گوناگونی را در بیننده به وجود میآورد،میپردازیم: «نور از یکطرف:در این حالت نور تقریبا به یک طرف موضوع تابیده میشود و سایههای مشخصی را ایجاد میکند.
»01 «ریتم در هنرهای بصری،به شکلهای مختلف (به تصویر صفحه مراجعه شود) ارائه میگردد،که به آنها اشاره میشود: الف)ریتم ممکن است،از شکلها و فرمهایی مشابه،که از نظر اندازه،جهت فاصله،و موقعیت نیز یکساناند،به وجود آمده باشد،در این صورت،آن را ریتم‘‘تکراری''مینامیم."