خلاصة:
وینچ اصطلاح یادگیری را به طورکلی برای دو موقعیت به کار میگیرد؛ موقعیتهایی که خود فرد برای کسب دانش، مهارتها و ادراک تلاش میکند و موقعیتهایی که افراد دانش را بدون تلاش آشکار و یا از طریق فرایند طبیعی رشد کسب میکنند. معمولا برای این دو موقعیت دو اصطلاح اکتساب و رشد به کار میرود که هر دو اصطلاح را وینچ در حوزه یادگیری قرار میدهد. برای این یادگیری نیاز به برنامه ریزی درسی صحیحی میباشد که در این پژوهش برنامه درسی دوره ابتدائی را با تکیه بر دیدگاه وینچ بررسی میکنیم و سایر تحقیقات را در این زمینه بررسی و مورد مطالعه قرار میدهیم. پژوهش حاضر به روش کیفی و تبیینی انجام گرفته است. درنهایت نیز نتیجه ی پژوهش حاضر چنان حاصل شد که از نظر وینچ برنامه درسی باید به گونهای تدوین شود که با اهداف دوره ابتدائی سازگار باشد. درواقع وینچ بر آن است که اگر توجه جنبه مهمی از انعکاس در عمل باشد، پس بخش مهمی از یادگیری نیز هست؛ درواقع چیزی فراتر از ارتباط آماری صرف بین توجه اختصاصی و یادگیری و موفقیت یک فراگیر وجود دارد.
ملخص الجهاز:
پيشينه تحقيقاتي ــ غلامحسن پناهي، يحيي قائدي، سعيد ضرغامي و محمدحسين عبداللهي (١٣٩٧)، در پژوهش خود تحت عنوان "تبيين نسبت ميان برنامه فلسفه براي کودکان با فلسفه يادگيري از منظر کريستوفر وينچ "، با استفاده از شيوه تحليل مفهومي، ابتدا برنامه فلسفه براي کودکان و اهداف آن را ارائه کرده اند.
ــ غلامحسن پناهي، يحيي قائدي، سعيد ضرغامي، محمدحسين عبداللهي (١٣٩٦)، در پژوهشي با عنوان "تبيين فلسفه يادگيري با تاکيد بر نظريه يادگيري وينچ " هدف پژوهش خود را تبيين فلسفه يادگيري با تاکيد بر ديدگاه وينچ درباره فلسفه يادگيري اعلام کردند و در اين راستا، با استفاده از شيوه تحليل مفهومي، ابتدا مفهوم يادگيري و ديدگاه هاي روان شناسانه و نيز مکاتب فلسفي يادگيري را ارائه کرده اند.
ــ ابوالفضل کياشمشکي و پدرام انوري (١٣٩٦) در پژوهش خود تحت عنوان "مفهوم قاعده در فلسفه علوم اجتماعي پيتر وينچ " بيان داشته است که : از ابتداي شکل گيري جامعه شناسي، اغلب تصور ميشد چنانچه از روش علوم طبيعي در مطالعات اجتماعي استفاده شود، اين حوزه نيز همچون علوم طبيعي پيشرفت هاي خيره کننده اي خواهد داشت ؛ اما پيتر وينچ با نشان دادن تمايز علوم اجتماعي با علوم طبيعي، امکان علم اجتماعي را به چالش ميکشد و از طرف ديگر با نشان دادن پيوندي که ميان علوم اجتماعي و فلسفه وجود دارد، مطالعات اجتماعي را به عنوان مطالعاتي پيشنهاد ميکند که به دنبال تبيين پديده هاي اجتماعي نيست ؛ بلکه ماهيتي توصيفي دارد.