خلاصة:
قدسیت عاملی مهم و تأثیرگذار در ایجاد سرشتی چندپهلو در تاریخنویسی مسلمانان است. یکی از جنبههای اصلی قدسیت پیوند اسطوره - تاریخ و کلام - تاریخ است. تاریخ بهعنوان علمی واقعگرا درصدد فهم وقایع مهم تاریخی در گذشتۀ انسانی است. واقعگرایی تاریخ، در ابعاد اسطورهای که با تخیلات شاعرانه و عرفانی نشانهگذاری میشود، قابلخوانش نیست؛ ازاینرو مورخان بزرگ، روشها و شیوههای گوناگونی را بهمنظور عبور از مباحث فراتاریخی به کار میبستند. در جریانات تاریخنویسی مدینه و عراق در قرن اول و دوم هجری، تلاشی مشابه برای فهمی متفاوت از اسطوره و تاریخ دین شکل گرفت. سؤال اینجاست که جریانات تاریخنویسی مدینه و عراق چه شیوهها و روشهایی را برای عبور از امور قدسی در تاریخ به کار بستند. با بهکاربستن شیوۀ توصیف و تحلیل تاریخی، مدعا این است که مورخان مدینه و عراق، برای عبور از امر قدسی به روشهای ثبت زنجیرۀ سند، تسلسل تاریخی، مشاهده و تجربه، شیوۀ علمی و ارجاع به اسناد مکتوب متوسل شدند. دستاورد پژوهش این است که مورخان مدینه و عراق، با بهکارگیری روشهای مذبور توانستند، متونی بر اساس اصالت عینیت تاریخی و دوری از امور قدسی تولید کنند.
Sanctity is an important and influential factor in creating a multifaceted character in Muslim historiography. One of the main aspects of sanctity is the connection between myth-history and Ilm al-Kalam-history. History as a realistic science seeks to understand important historical events in the human past. The realism of history cannot be read in the dimensions of myth which is characterized by poetic and mystical imaginations. Therefore, great historians use various methods and procedures to address transhistorical issues. In the historiography of Medina and Iraq in the first and second centuries of the Hijri, a similar attempt was made to achieve a different understanding of the myth and history of religion. The question here is: What methods and procedures did the historiography of Medina and Iraq use to convey the sacred matters in history. Using the method of historical description and analysis, it is claimed that the historians of Medina and Iraq resorted to the methods of document chain recording, historical sequence, observation and experience, scientific method, and reference to written documents to transmit the sacred matter. The result of the study is that by using the above methods, the historians of Medina and Iraq were able to compose texts based on the authenticity of historical objectivity and stay away from sacred matters.
ملخص الجهاز:
بـا به کاربستن شیوة توصیف و تحلیل تاریخی ، مدعا این است که مورخان مدینه و عراق، برای عبور از امر قدسی به روشهای ثبت زنجیرة سند، تسلـسل تـاریخی ، مـشاهده و تجربه ، شیوة علمی و ارجاع به اسناد مکتوب متوسـل شـدند.
جریان تـاریخ نگـاری مدینه به واسطة وجود مکاتب حدیثی و فقها و قصاص، بر پیوند با قرآن تأکید نمود؛ اما جریـان تاریخ نگاری عراق به علت وجود قبایل یمنی و تـرویج اشـعار جـاهلی بیـشترین قرابـت را بـا اسطورههای عرب جاهلی برقرار کرد.
شیوه های عرفی نگاری در میان مورخان بنا بر زمینه هایی که در بالا اشاره شد، مورخان مدینه و عراق بر حسب تعیین روشهای نوشتار تاریخی ، به سوی حذف امر قدسی در تاریخ برآمدند.
تلاش مورخان مدینه برای تصحیح کتاب المبتدا که شاکله اصلی قدسی نگاری بـود، در همـین سطح باقی ماند؛ چراکه مواد و دادههای این بخـش از کتـب تـاریخی ، توانـایی تـاریخ گـذاری دقیق تر را از دست داده بود؛ بدین جهت برخی از مورخان مانند ابن هشام ترجیح داد بخش های نامرتبط با سیرة نبوی را از کتابش حذف کند (٨٠١/٣-٨٠٠ :١٩٦٨,Montgomery).
Aghajari Hashem, AmirHossein Hatami(2014), “Tradition method and transition from it in islamic historiography, Alzahra University Historical perspective and historiography, year 24, number 13, series 98, spring and summer 2013, pages 31-5 Al-Tīrmiḏī, Abū ʻĪsā Moḥammad b.