خلاصة:
بیان مسئله: دوران قطب شاهیان در دکن، یکی از دورانهای اوج فرهنگ ایرانی خارج از مرزهای جغرافیایی آن است. قطب شاهیان بهواسطه ایرانیتبار و شیعه بودن، گرایش خاصی به فرهنگ ایران داشتند و تعداد زیاد مهاجران و کارگزاران ایرانی در دکن، به رونق فرهنگ ایرانی در قلمرو ایشان اضافه میکرد. با پشتوانه فرهنگ ایرانی و حمایت ایشان، آثار هنری و ادبی زیادی شکل گرفت که در بر گیرنده یک تعامل فرهنگی شکوهمند میان فرهنگ جنوب هند و ایران است. یکی از این آثار، فالنامه مصوری است که در گلکنده کار شده است. این فالنامه دارای 37 نگاره است که مجموعهای از مضامین مختلف را در بر میگیرند که هریک از آنها را میتوان بهنوعی با فرهنگ، سیاست، مذهب و فرهنگ ایرانی ارتباط داد؛ از اینرو مسئله این پژوهش، این است که تا چه اندازه از طریق مضامین مختلف نگارههای این کتاب، میتوان جنبههای مختلف فرهنگ ایرانی و تأثیرگذاری آن را در متن فرهنگ دربار قطب شاهیان، بازخوانی کرد.هدف: شناخت بیشتر قلمرو نفوذ فرهنگ ایرانی در سرزمین شبهقاره هند بهویژه در منطقه دکن هدف این پژوهش است.روش پژوهش: با روش توصیفی-تحلیلی، با استناد به اسناد تاریخی، به تحلیل میزان نفوذ جنبههای مختلف فرهنگی در دکن پرداخته میشود.یافتهها: نگارههای فالنامه خلیلی، آمیزهای از مضامین دینی، اسلامی و مذهبی با محوریت تشیع هستند؛ در کنار این مضامین، تعدادی از نگارهها به موضوعات ادبی و تاریخ باستان ایران پرداختهاند و مشخصاً یک نگاره از این نسخه با پرداختن به شاهتهماسب، تاریخ معاصر آن زمان را در بر میگیرد. تدقیق در نگارهها نشان میدهد در همه این نگارهها به اشکال مختلف، شاهد جنبههای مختلف فرهنگی و حتی سیاسی ایران، از فرهنگ رسمی گرفته تا فرهنگ عامه هستیم که نشانی از نزدیکی زیاد این دو فرهنگ میدهد.
Problem Definition:
The era of the Qutb Shahi dynasty in the Deccan is one of the top periods of Iranian culture outside its geographical borders. Due to being of Iranian origin and Shiite, the Qutb Shahi dynasty had a notable tendency towards Iranian culture, and a large number of Iranian immigrants and brokers (agents) in the Deccan added to the prosperity of Iranian culture in their territory. With the support of Iranian culture, many artistic and literary works were formed, comprising a magnificent cultural interaction between the culture of South India and Iran. One of these works is an illustrated Falnama (Book of Omens) prepared in Golconda. This Falnama includes 37 paintings with different themes, each of which can be somehow related to Iranian culture, politics, and religion. Therefore, the problem of this research is "to what extent it is possible to read out different aspects of Iranian culture and its influence in Qutb Shahi court culture through the different themes of the paintings in this book".
Objective
The aim of this research is to know more about the influence of Iranian culture in the Indian subcontinent, especially in the Deccan region.
Research Method
Using a descriptive-analytical method and concerning historical documents, the influence of different cultural aspects in Deccan is analyzed.
Results
Khalili Falnama's paintings are a mixture of religious and Islamic themes focused on Shiism. In addition to these themes, several paintings deal with the literary issues, and ancient history of Iran and one painting of this manuscript covers the contemporary history of that time by addressing Shah Tahmasp. Scrutiny in the paintings shows that in all of them and various forms, different cultural and even political aspects of Iran are witnessed, from the formal culture to the public culture, which indicates the closeness of these two cultures.
ملخص الجهاز:
سوای وجه ادبی و هنری این فالنامه ، یکی از مهمترین وجوه اهمیت این نسخه خطی را میتوان در تأثیرپذیری قطب شاهیان دکن از جنبه های مختلف فرهنگ ، باورها و سیاست ایران عهد صفوی دید؛ از این رو مسئله این پژوهش ، واکاوی نگاره های فالنامه گلکنده /خلیلی و بررسی چگونگی تأثیرگذاری گفتمان های متعدد فرهنگی و سیاسی ایرانی بر این نسخه و به معنای وسیع تر، فرهنگ قطب شاهیان هند است .
فالنامه خلیلی، فالنامه ایست مصور که در گلکنده تصور شده و از ساختار فالنامه های مصوری پیروی میکند که در آن دوران در ایران و عثمانی رواج داشت ؛ بنابراین طبیعی است از جهاتی از الگوهای فالنامه های صفوی به ویژه در ابعاد ساختاری و زیباییشناسی تبعیت کرده باشد؛ اما در ارتباط با مضمون نگاره ها، گاه تفاوت هایی وجود دارد که میتواند جنبه هایی از تاریخ فرهنگی قطب شاهیان و نحوه تعامل با فرهنگ ایرانی را بازگو کند.
روش پژوهش این مقاله از نوع کیفی و روش آن توصیفی ـ تحلیلی است ، به این صورت که پس از توصیف ویژگی های فرهنگی سلسله های شیعه دکن -به طور مشخص قطب شاهیان - به نحوه تعامل ایشان با ایران در زمان خود می پردازد؛ سپس از خلال خوانش و تحلیل چهار نگاره از نسخه فالنامه خلیلی و تطبیق آن ها با مبانی ایدئولوژیک و فرهنگی برگرفته از ایران ، چگونگی بازتاب مضامین مذهبی ، تاریخی ، ادبی و سیاسی ایران در هنر دربار قطب شاهیان بررسی می شود.