خلاصة:
مقدمه و هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی مشکلات هوشمندسازی مدارس شهرستان فراشبند بود. روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دبیران و آموزگاران شهرستان فراشبند بود. ابتدا 35 نفر از دبیران، آموزگاران، مدیران و معاونان مورد مصاحبه ساختاریافته قرار گرفتند و از پاسخ ها پرسشنامه محقق ساخته ای طراحی شد. سپس پرسشنامه به وسیله 251 نفر از آزمودنی ها و از طریق سرشماری پاسخ داده شد. روایی این پرسشنامه به وسیله روایی صوری، تحلیل سازه و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد.یافته ها:نتایج بدست آمده از مصاحبه ها و تحلیل عاملی اکتشافی هفت مولفه عدم انسجام در برنامه ریزی، سخت افزار،نگرش، ابهام کاربرد، آگاهی، عملکرد و سهولت دسترسی را به عنوان مولفه های مشکلات هوشمند ساری مدارس در فراشبند تشخیص داد..بحث و نتیجه گیری: مدارس هوشمند از جمله نیازهای کلیدی جوامع دانش محور هستند و رویکرد توسعه مهارت های دانشی و کارآفرینی دانش آموزان را دنبال میکنند. افزایش بودجه، برگزاری کلاس های هوشمند در تمامی مقاطع و بسترسازی فرهنگی و تکنولوژیکی ، افزایش سرعت اینترنت،اهدای لپ تاپ، تبلت و کامپیوتر به قیمت تعاونی به دانش اموزان و کادر آموزشی، کاهش محتوای کتاب ها و هماهنگ کردن مطالب با طرح هوشمندسازیتشویق معلمان در استفاده از نرم افزارها و شرکت در جلسات توجیهی،کمک های مادی خیرین در این طرح ازجمله پیشنهادات ناشی از این پژوهش است.
Introduction and purpose:: The purpose of this research was to identify the problems of smartening schools in Farashband city.Research methodology: The current research was a descriptive correlational type. The statistical population included all the teachers of Farashband city. First, 35 teachers, instructors, managers and assistants were interviewed in a structured way, and a researcher-made questionnaire was designed from the answers. Then the questionnaire was answered by 251 subjects and through census. The validity of this questionnaire was measured by face validity, structural analysis and its reliability through Cronbach's alpha coefficient.Findings: The results obtained from interviews and exploratory factor analysis identified seven components of incoherence in planning, hardware, attitude, ambiguity of use, awareness, performance and ease of access as components of smart problems in most schools in Farashband. .Discussion and conclusion: Increasing the budget, holding smart classes in all grades and creating a cultural and technological platform, increasing the speed of the Internet, donating laptops, tablets and computers at a cooperative price to students and teaching staff, reducing the content of books and harmonizing the content with the smart plan, encouraging teachers in The use of software and participation in briefing sessions, the material contributions of donors in this project are among the suggestions resulting from this research.
ملخص الجهاز:
در این مدارس با استفاده از یادگیری الکترونیکی به صورت حضوری و با حفظ فضای فیزیکی مدرسه ، معلم و دانش آموز، با برخورداری از نظام آموزش هوشمند و با رویکرد تلفیقی و جامع نسبت به ارائه خدمات آموزشی و پرورشی به دانش آموزان تلاش میشود (اندرسون و گریسون ٢، ١٣٨٣).
به عنوان نمونه عملاً عدم وجود فرهنگ صحیح استفاده از فناوری اطلاعات در بین مردم و مسئولان و به ویژه معلمان و متولیان امر نظام آموزشی موانعی جدی بر سر راه اشاعه و توسعه مدارس هوشمند پدید آورده است (حمزه ، اسمیل و امبی ١، ٢٠٠٩).
به همین دلیل توسعۀ گام به گام مدارس هوشمند، به تبیین مسیر توسعه و مراحل اجرایی هوشمندسازی مدارس نیاز دارد و باید در برنامه درسی، محتوای آموزشی، نظام ارزشیابی و به طور کلی بازمهندسی فرایند مدیریت تغییرات اساسی ایجاد کرد و پس از آن به مدرسه ای هوشمند و ایده آل پرداخت ، که این موضوع در اسناد بالادستی آموزش و پرورش نیز تأکید شده است و ضرورت انکارناپذیری دارد (جلالی و همکاران ، ١٣٩١؛ به نقل از مردانی و مولائی، ١٣٩٤).
مهاجران ، قلعه ای و رباطی در پژوهشی که انجام داده اند (١٣٩٢)، دلایل اصلی عدم شکل - گیری صحیح مدارس هوشمند و ارائه راهکارهایی برای توسعه آنها را در استان مازندران از دیدگاه مدیران و کارشناسان فناوری اطلاعات و ارتباطات مورد بررسی قرار دادند.
نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که چالش ها و دلایل اصلی عدم شکل گیری صحیح مدارس هوشمند شامل نبود دستورالعمل ها و قوانین مربوط به اجرای طرح هوشمندسازی مدارس ، عدم مهارت و کارآمدی معلمان و دانش آموزان نسبت به تولید محتوای آموزش منطبق بر نیازهای آموزشی، عدم برنامه ریزی منسجم برای ایجاد استمرار فرآیند یاددهی - یادگیری و غیره میباشد.