خلاصة:
مقدمه و هدف: هدف کلی پژوهش ارائهی الگوی ساختاری نقش میانجی رفتار شهروندی در رابطه هوش معنوی با عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاههای کرمانشاه بود. روش شناسی پژوهش: روش پژوهش مطالعه حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان دانشگاهها و موسسات آموزشی استان کرمانشاه ازجمله دانشگاههای آزاد، علوم پزشکی، پیامنور، موسسات غیرانتفاعی و علمی کاربردی (13718 نفر) بود که نمونه پژوهش بر اساس جدول مورگان به تعداد 374 نفر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامههای استاندارد عملکرد سازمانی هرسی و گلد اسمیت (2009) و پرسشنامه هوش معنوی کینک (2009) و رفتار شهروندی ارگان (1988) بود که روایی پرسشنامهها قابلتایید بود و توسط روایی صوری نیز مورد بررسی قرار گرفت؛ پایایی ابزار نیز توسط آلفای کرونباخ به ترتیب 90/0، 82/0 و 77/0 به دست آمد. پس از توزیع پرسشنامهها بین نمونهها و جمعآوری؛ دادهها با استفاده از مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتیجه ناشی از فرضیه اصلییافته ها: پژوهش نشان داد که هوش معنوی دارای رابطه مثبت و معنیدار با عملکرد سازمانی است (89/0 = β؛ 35/16 = T-value) و این رابطه از طریق رفتار شهروندی نیز وجود دارد (062/1 = β؛ 22/19، 56/15= T-value). علاوهبراین نتایج نشان داد که اثر رفتار شهروندی بر عملکرد سازمانی نیز مثبت و معنیدار بود (18/1 = β؛ 22/19 = T-value)؛ اثر هوش معنوی بر رفتار سازمانی مثبت و معنیدار گزارش شد (18/1 = β؛ 22/19 = T-value). بحث و نتیجهگیری: تمرکز بر هوش معنوی و رفتار شهروندی در خصوص تحقق عملکرد سازمانی میتواند موجب موفقیت سازمانی شود.
Introduction: The overall purpose of this study was to provide a structural model of the mediating role of citizenship behavior in relation to spiritual intelligence with organizational performance of Kermanshah university staff.research methodology: The research method of the present study was descriptive-correlational. The statistical population included all employees of universities and educational institutions in Kermanshah province, including free universities, medical sciences, Payam-e-Noor, non-profit institutions and applied sciences (13718 people). The sample of the research based on Morgan table was 374 people using the sample method. -Random capture, were selected. The instruments of this study were the standard questionnaires of organizational performance of Hersey and Gold Smith (2009) and the Kink Spiritual Intelligence Questionnaire (2009) and Organ Citizenship Behavior (1988). The reliability of the instrument was obtained by Cronbach's alpha of 0.90, 0.82 and 0.77, respectively. After distributing the questionnaires among the samples and collecting; Data were analyzed using structural equation modeling.Findings: The result of the main hypothesis of the study showed that spiritual intelligence has a positive and significant relationship with organizational performance (β = 0.89; T-value = 16.35) and this relationship also exists through citizenship behavior (β= 1.062; T-value= 15.56؛ 19.22). In addition, the results showed that the effect of citizenship behavior on organizational performance was positive and significant (β = 1.18; T-value = 19.22); The effect of spiritual intelligence on organizational behavior was positive and significant (β = 1.18; T-value = 19.22).
ملخص الجهاز:
(Hashemi, 2017 همان طور که نتايج پژوهش حاضر نشان داد، بين هوش معنوي و رفتار شهروندي سازماني، رابطه مثبت و معناداري وجود دارد؛ يعني افرادي که از هوش معنوي بالايي برخوردارند، حس نوع دوستي بيشتري داشته و تمايل بيشتري هم براي کمک به همکاران و حل مشکلات آن ها دارند (٢٠١٧ ,Payam et al).
پژوهشي با عنوان رابطه بين هوش معنوي و تحليل رفتار شغلي با در نظر گرفتن نقش ميانجي رفتار شهروندي سازماني کارکنان آموزش وپرورش استان مازندران به اين نتيجه رسيدند که بين هوش معنوي و رفتار شهروندي سازماني رابطه مثبت معنيداري وجود دارد (٢٠١٦ ,Bagherpour, Abdollahzadeh).
1 organizational behavior حداديان و جوکار (٢٠١٦ ,Haddadnia, Jokar) در پژوهش خود با عنوان رابطه هوش معنوي و هوش هيجاني با رفتار شهروندي سازماني دبيران به اين نتيجه رسيدند که بين هوش معنوي با رفتار شهروندي رابطه مثبت و معنيدار وجود دارد.
در پژوهش خود با عنوان نقش معنوي و اخلاق کاري در پيش بيني رفتار شهروندي سازماني کارکنان نشان دادند که بين هوش معنوي با رفتار شهروندي رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد.
در پژوهشي ديگر با عنوان رابطه هوش معنوي، قدرداني، تعهد سازماني و اشتياق شغلي با رفتار شهروندي سازماني تعداد ١٩٥ نفر از کارکنان دانشگاه شهيد چمران با استفاده از رگرسيون چند متغيره و ضريب همبستگي پيرسون مورد پژوهش قرار گرفتند؛ نتايج نشان داد که بين متغيرهاي پيش بين با متغير ملاک رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد (٢٠١٧ ,Payam et al).
001 بحث و نتيجه گيري اين پژوهش باهدف بررسي نقش ميانجي رفتار شهروندي را در رابطه بين هوش معنوي بر عملکرد سازماني کارکنان دانشگاه ها و مؤسسات آموزشي استان کرمانشاه انجام پذيرفت .