خلاصة:
با افزایش مداوم جمعیت شهرها، استفاده از راه حل های بهینه برای بهبود کارآیی و عملکرد شهرها ضرورتی انکار ناپذیر است. استفاده از راهکارهای کارآمد و نوآورانه برای ارتقاء زیرساخت های شهری، همزمان با افزایش تقاضای خدمات و فراهم کردن نیازهای روزافزون شهروندان و بهبود رفاه شهروندان بسیار مهم است. هوشمندسازی شهری یکی از ایده هایی است که ابتکارات آن در سراسر جهان به عنوان یک انقلاب اساسی در توسعه پایدار مناطق شهری تلقی می شود و ارتقاء کیفیت زندگی و تجربه شهروندان در خدمات شهری اغلب به عنوان هدف نهایی برای ابتکارات هوشمندسازی در نظر گرفته میشود؛ بنابراین با توجه به اهمیت این موضوع پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل سطوح برخورداری مناطق شهر اصفهان از شاخص های هوشمندسازی پرداخته است. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی و هدف آن کاربردی- توسعه ای است. جمع آوری داده ها به روش کتابخانه ای-اسنادی و میدانی صورت گرفته است و جامعه آماری پژوهش را مناطق 15 گانه شهر اصفهان تشکیل می دهد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی و مدل موریس انجام شد. نتایج پژوهش در مدل تاکسونومی عددی و موریس نشان میدهد منطقه در رتبه نخست برخورداری و منطقه 11 به عنوان محرومترین منطقه به شمار می آید و در نهایت پیشنهادات ارایه شده در این راستا به شرح زیر است: ایجاد زیرساخت ارتباطی و دستیابی به شبکه حمل و نقل و ترافیک پیشرفته و یکپارچه و ارتقاء ایمنی شبکه معابر، سهولت دسترسی و استفاده از محوطه فضای سبز برای همه شهروندان و بهره گیری از اصول زیبایی شناسانه، جهت ایجاد فضاهای مطلوب انسانی. بهبود مستمر کیفیت خدمات الکترونیکی شهرداری ها و ارایه برنامه های آموزشی و فرهنگسازی توسط شهرداری ها برای استفاده از خدمات، مناسب سازی شبکه معابر شهری مانند، پیاده روها، سواره روها و محیط های مرتبط از نظر مبلمان شهری، نورپردازی و... برای معلولان و جانبازان.
ملخص الجهاز:
فصلنامه علمي تخصصي مطالعات طراحي شهري و پژوهش هاي شهري سال پنجم ، شماره ٤ (پياپي: ٢١)، زمستان ١٤٠١ تحليلي بر سطوح برخورداري مناطق شهري از شاخص هاي هوشمندسازي شهري ؛ مطالعه موردي : شهر اصفهان تاريخ دريافت : ١٤٠١/٠٩/١٥ مسعود تقوايي ١، مرجان شفيعي ٢* تاريخ پذيرش : ١٤٠١/١٠/٢٨ کد مقاله : ٢٣٤٥٩ چکـيده با افزايش مداوم جمعيت شهرها، استفاده از راه حل هاي بهينه براي بهبود کارآيي و عملکرد شهرها ضرورتي انکار ناپذير است .
نتايج پژوهش در مدل تاکسونومي عددي و موريس نشان مي دهد منطقه ٥ در رتبۀ نخست برخورداري و منطقه ١١ به عنوان محروم ترين منطقه به شمار مي آيد و در نهايت پيشنهادات ارائه شده در اين راستا به شرح زير است : ايجاد زيرساخت ارتباطي و دستيابي به شبکه حمل و نقل و ترافيک پيشرفته و يکپارچه و ارتقاء ايمني شبکه معابر، سهولت دسترسي و استفاده از محوطه فضاي سبز براي همه شهروندان و بهره گيري از اصول زيبايي شناسانه ، جهت ايجاد فضاهاي مطلوب انساني .
اصفهان به عنوان يکي از کلانشهرهاي ايران و پر جمعيت ترين شهرها، با توجه به مسائل و چالش هاي پيش رو نياز دارد تا برنامه ريزي لازم را به منظور رسيدن به پايداري و کيفيت زندگي مطلوب براي شهروندان انجام دهد از اين رو، روي آوردن به هوشمندسازي شهرها به عنوان يکي از پارادايم هاي توسعه شهري تمايل به بهبود معيارهاي کلي اجتماعي ، اقتصادي و زيست محيطي شهر دارد و براي ارتقاء سطح کيفي شهروندان راه حل هاي مختلفي را ارائه مي دهد؛ بنابراين در پژوهش حاضر با استفاده از تکنيک هاي تاکسونومي عددي و موريس به بررسي وضعيت مناطق شهر اصفهان از نظر ميزان برخورداري از شاخص هاي هوشمند سازي پرداخته شد.