خلاصة:
هدف : بررسی و شناسایی مولفه های مدیریت هزینه در شهرداری تهران می باشد.
روش تحقیق : به صورت توصیفی و تحلیلی و استدلالی می باشد و از منابع و متون معتبر کتابخانه
ای، استنادی و شبکه جهانی اینترنت نیز استفاده شده است .از نظرات 15 نفر از متخصصان و
کارشناسان خبره در شهرداری تهران و اساتید دانشگاهی نیز برای تایید و افزایش غنای نتایج کمک
گرفته شده است.
نتیجه گیری : بررسی ها نشان می دهد مدل دارای 9 مولفه زیر می باشد که مدیران سازمانها ، با
استفاده از این مولفه ها می توانند در سازمان خود مدیریت هزینه را به شیوه علمی و صحیح را داشته
باشند و از نتایج آن بهره مند شوند. مولفه ها عبارتند از :
-8 مشارکت گروهی 1- فرهنگ سازمانی 5- قوانین و مقررات 0- نظارت و کنترل 0- برون سپاری
موثر 8- زمان سنجی 7- ردیابی هزینه ها 6- نوآوری و خلاقیت 9- تقویت ارتباطات
ملخص الجهاز:
کاملا متفاوت از گذشته است و اين عوامل تمرکز استراتژيک بر مديريت هزينه را افزايش مي دهد (رودپشتي, حـسابداري مـديريت راهبـردي, ١٣٨٧) مديريت هزينه به عنوان راهکاري براي شناخت تغييرات در شيوه هاي توليد و فروش و آثار آن بر ساختار هزينه ها و فراهم کردن اطلاعات مرتبط با هزينه ها مي باشد.
به جرأت مي توان گفت مديران سازمان هاي بزرگ اقتصادي، پنجاه سال پيش از اين به مراتب با تصميمات ساده تري نسبت به آنچه امروز اتخاذ مي کنند، مواجه بوده اند (يزدي, ١٣٧٣) اهميت و ضرورت : امروزه کم کردن از هزينه ها، به کابوس سازندگان و روياي مشتريان تبديل شده است .
اين سيستم نوعي سيستم برنامه ريزي و کنترل است که به بررسي بهينه سازي عمليات مي پردازد (شباهنگ , ١٣٨١) با توجه به ارتباط و تأثير اين سيستم با ساير سيستم هاي موجود سازمان ، حداقل شش هدف براي آن قائل است : ارائه نسبتا دقيق بهاي تمام شده محصولات و خدمات ، ارزيابي عملکرد چرخه عمر محصولات و خدمات ، بهبود و ارتقاء در فهم فرآيندها و فعاليت ها، کنترل هزينه ، سنجش عملکرد، پي گيري استراتژي هاي سازمان .
مقياس هاي مالي و غير مالي موجود در سيستم مديريت هزينه در سطوح مختلف يک سازمان و براي مقاصد مختلف قابل استفاده است و بالاخره اطلاعات تهيه شده به وسيلۀ سيستم مديريت هزينه به مديران اجازه مي دهد تا نسبت به مسايلي همچون : وضعيت رقابتي سازمان ، ارزيابي جنبه هاي مثبت و منفي عوامل مالي و غيرمالي سرمايه گذاري ها و طرح هاي عملياتي و به کارگيري توان کارکنان در تحقق اهداف مديريت ، به تجزيه و تحليلي استراتژيک بپردازند (١٩٩٨ ,brimsom) بلاچر و همکاران (٢٠٠٥) نگاه خود را به امر مديريت راهبردي بنگاه يعني مديريت استراتژيک معطوف نمودند و ضمن تبيين مديريت استراتژيک چهار وظيفه را برشمردند.