خلاصة:
عشق، که گاهی آن را محبّت بیحساب دانستهاند، از افزودههای ایرانیان به عرفان زاهدانۀ اسلامی است که سبب به وجود آمدن شاخۀ عرفان عاشقانه شده است. کلمۀ عشق، در قرآن مجید نیامده؛ امّا، عرفای ایرانی برخی از آیات را دالّ بر عشق الهی میدانند. نخستین بار جواز کاربرد عشق انسان به حق را، ابوالحسن دیلمی در کتاب عطف، به تبعیت از استادش، ابن خفیف شیرازی، اعلام کرده و مراتب و مقدماتی را چون الفت، انس، ودّ، محبّت، خلّة، شعف، شغف، استهتار، وله، هیمان، برای آن، در نظر گرفته، که در نهایت، عاشق را، به مرحلۀ «عشق الهی» وارد میکند. بعدها، روزبهان بقلی که از پیروان نهانی دیلمی است به تالیف عبهرالعاشقین پرداخته، تعریف و تقسیمبندی و عقایدی مشابه اندیشههای دیلمی ابراز داشته و بیآنکه از استاد و راهنمایش سخن بگوید آنها را در اثرش بیان کرده و به تکرار و تایید و دفاع از اندیشۀ عشق پرداخته و آن را، به ذات، فسادناپذیر دانسته است، و حتی توجّه به جمال حدثانی برای رسیدن به عشق رحمانی را ممکن دانسته است و عاشقی را از این و سر آن، رهبر آدمی به حقیقت شمرده است. یافتههای این پژوهش تحلیلی مشخّص میکند که ابن خفیف و شاگردش دیلمی در وارد کردن موضوع عشق و شاخه-های آن در تعلیمات صوفیه پیشرو بودهاند و روزبهان به تبعیّت از دیلمی در عبهرالعاشقین از عشق و حالات و مقامات آن سخن گفته است.
Love, sometimes referred to as an unrequited love that is one of the Iranian additions to hermitage Islamic mysticism that has created a branch of romantic mysticism. The word of love is not mentioned in the Quran; however, some Iranian mystics believe that some verses indicate the divine love. Abul Hassan Dailami first announced the authorization of the use of human love for right, in the book of Turning, following his master, Ibn Khafif Shirazi, and he introduced some matters such as Olft, Onos, Wodi, Mohabat, Khalah, Shaf, Shaghaf, Estehtar, Valah ahd Himan, it is thought that the different levels ultimately bring the lover into the "love" phase. Subsequently, Roozbehan Baqli, a secret follower authored Ibrahim al-Asheqin, expressing, dividing, and disseminating ideas that are similar to those of dogmatic thought, without having to speak to his master and mentor and he expresses them in his work, and he reiterated and endorsed them. He has dealt with the idea of love and he has considered it, in essence, irreversible, and he has made it possible for considering to the second beauty of love to attain mercy of God, and has made love guide him to the fact like a leader. The findings of this analytical study indicate that Ibn Khafif and his pupil Dailami were pioneers in introducing the subject of love and its branches into the Sufi deduction and he spoke of love and its states and authorities in its adherence to Dailami in Abahr al Asheghin to express love and the conditions.
ملخص الجهاز:
تطبيق مباني عشق انساني در کتاب عطفُ الألفِ المألوفِ علي اللامِ المعطوف ابوالحسن ديلمي و عبهرالعاشقين روزبهان بقلي همايون شکري ابراهيم رحيمي زنگنه ** عيسي نجفي *** چکيده عشق ، که گاهي آن را محبّت بيحساب دانسته اند، از افزوده هاي ايرانيان به عرفان زاهدانۀ اسلامي اسـت که سبب به وجود آمدن شاخۀ عرفان عاشقانه شده است .
بعدها، روزبهان بقلـي کـه از پيـروان نهـاني ديلمي است به تأليف عبهرالعاشقين پرداخته ، تعريف و تقسيم بندي و عقايدي مشابه انديشـه هاي ديلمـي ابراز داشته و بيآن که از استاد و راهنمايش سخن بگويد آنها را در اثرش بيان کرده و به تکـرار و تأييـد و دفاع از انديشۀ عشق پرداخته و آن را به ذات ، فسادناپذير دانسته است ؛ و حتي توجّـه بـه جمـال حـدثاني براي رسيدن به عشق رحماني را ممکن دانسته است و عاشقي را از اين و سر آن ، رهبر آدمي به حقيقـت شمرده است .
واژه هاي کليدي: عرفان جمالي، عشق انساني، ابوالحسن ديلمي، روزبهان بقلي دانش آموختۀ دکتري رشتۀ زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه رازي، کرمانشاه ، ايران homaion83@gmail.
٢. بحث عمدة آموزه هاي عرفاني ديلمي را بايد از کتاب عطف ، استخراج کرد؛ زيرا يگانه منبع دست نخورة مؤّلفـات ديلمي، کتاب عطف است و با در پيشِ چشم داشتنِ کتابِ سيرت ابن خفيف ، براي بررسي عقايـد ديلمـي دربارة حوزة عشق انساني، به ناچار بايد به اين کتاب بسنده کرد.
سومين دليل براي صدور اجازة استفاده از واژة عشق ، که در ميان ديلمي و روزبهـان مشـترک اسـت ، اين است که بنا بر روايت ديلمي، حضرت داوود ع به لقب «عَشيقُ الله » معروف بوده است (ديلمي ٢٠٠٥: ١٤ و بقلي شيرازي ١٣٨٣: ١٠).