ملخص الجهاز:
سرمقاله گروهي بر اين باورند که اگر مه بانگ (BIGBANG) به اثبات رسد، آموزه آفرينشي که اديان الهي تصوير ميکنند، ابطال خواهد شد.
اما مه بانگ و نظريات همانند، تنها تفسيرهاي خاصي از آموزه آفرينش را نفي ميکنند که بر دوگانگي آفريننده و آفريده تاکيد دارند.
در اين تفاسير آفريننده امري بيرون از آفرينش است که از بيرون ، آفريده هايش را مديريت ميکند.
در اين تفسير، همه پديده هاي مادي و دگرگونيهاي آنها، تحت تأثير اين مديريت تجردي هستند.
و اين مديريت تجردي، دست کم در ساحت هاي ژرف و بنيادين جهان ، که توجيه علمي ندارند، به گونه اي اسرارآميز و بدون بهره مندي از فرايندهاي مادي، پديده هاي مادي را ربوبيت ميکند.
درنتيجه اگر ثابت شود که جهان به گونه طبيعي، علمي و بدون مديريت اسرارآميز يادشده ، سامان يافته است ، ديگر نيازي به مديريت يادشده و حتي جايي براي آن نيست .
رقيب هايي سرسخت براي اين تفسير از آفرينش هستند که اگر اثبات شوند، آنرا را نفي ميکنند.
اما تفسيرهاي موشکافانه تري از آموزه آفرينش در ميان است که آفريده را تجلي و تشأن آفريننده ميداند.
در اين تفسيرها،آگاهي آفريننده ، با حضور در متن آفريده ، آنرا از درون و برپايه ساختاري از جنس خودش ، مديريت ميکند.
بنابراين اگر مه بانگ و نظريات همانند، با روش هاي علمي مورد اطمينان اثبات گردند، نه تنها آموزه آفرينش را نفي نميکند، بل آنرا با دقت بيش تري، تبيين ميکند.
اين مهم روشن ميکند که علم حقيقي هرگز نافي وحي، نخواهد بود، بل آنرا تاييد و تاکيد خواهد نمود.