خلاصة:
بررسیجریانهای انحرافی مهدویت از جمله پرسمانهای اندیشهخیز در عرصۀ مطالعاتی مهدویت است. با وجود رویکرد فراگیر به مسئلۀ انحرافات مهدویت کاوشها پیرامون زمینههایگرایش به این جریانات اندک است. بررسیهای این مقاله مقدمهای است برای پاسخ به این پرسش که زمینههای معرفتی پذیرش ادعای مدعیان دروغین مهدویت در ایران معاصر چیست؟ شناخت این زمینهها و تلاش برای رفع خلأهای موجود بسترساز از جمله ضرورتهای پرداختن به این مقوله است. همچنین میتوان از پیامدهای منفی بیشماراعتقادی مانند فرقهگرایی، هدردادن ظرفیتهای جامعۀ شیعی و تخریب اندیشۀ نجاتگرایانۀ مهدویت جلوگیری نمود. نوشتار پیش رو با روش توصیفی و تحلیلی با استنادبه منابع مکتوب منتشر شده و غیرمکتوب نظیر فایلهای صوتی، تصویری و پروندههای قضایی در صدد بازنمود زمینههای معرفتی است. نتایج حاصل از تحلیل و ترکیب دادهها نشان میدهد «استناد به منابع ضعیف»، «سطحینگری»، «اخباریگری افراطی»، «تطبیقگرایی» و «خرافهگرایی» در ایجاد بسترهای جذب به مدعیان تأثیرگذار است.
Investigating the deviational movements of Mahdaviat is one of the thought-provoking questions in the field of Mahdaviat. studies. In spite of pervasive approach towards the issue of deviations in Mahdaviat, little research has been carried out around the grounds of inclination towards these movements. The inspections of this paper are an introduction to answer this question that what the epistemological grounds of accepting the claims of false claimants of Mahdaviat are in the contemporary Iran. Recognizing these grounds and attempting to remove the existent gaps paving the ground for these movements are among the reasons of addressing this issue. Moreover, one can prevent the unlimited number of negative belief outcomes such as sectarism, squandering the capacities of the Shiite community and destruction of the liberating thought of Mahdaviat. the following paper is carried out with a descriptive-analytic method, reciting the written and unwritten sources such as voice and video files and court cases to seek the epistemological grounds. The result of data analysis and composition reveals that “citation of weak sources”, “superficiality”, “extreme Akhbarism", "comparisonism" and "superstition" are effective in creating grounds for attracting claimants.
ملخص الجهاز:
در این مجال به عنوان نمونه تنها به دو منبع از منابع اولیه و دو منبع از دوران معاصر اشاره میشود که مدعیان دروغین امروزی بدانها استناد کردهاند، بدون آنکه از معیارهای لازم برخودار باشند: الف) الفتن الفتن، اثر نعیم بن حماد خزاعی مروزی(م 228ق) از محدثان اهلسنت به عنوان قدیمیترین منبع در بحث ملاحم و فتن و به عبارتی همان نشانههای ظهور است.
به عنوان نمونه جریان مدعی یمانی موسوم به احمد اسماعیل بصری با استناد به روایات این کتاب بهره فراوان برده است (العقیلی، 1434ق: ج1، 56-57، 59، 64، 76، 98(دو حدیث)، 99، 109، 121؛ منصوری، 1431ق: ج1، 56، 58، 70، 94، 95، 105، 109؛ السالم، 1433ق: 20) در این مجال، تنها به یک روایت از امام علی( اشاره میشود: حدثنا عبدالله بن مروان عن الهیثم بن عبدالرحمن عمن حدثه عن علی بن أبیطالب(: وَ یخْرُجُ قَبْلَهُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَیتِهِ بِأَهْلِ الشَّرْقِ، وَ یحْمِلُ السَّیفَ عَلَی عَاتِقِهِ ثَمَانِیةَ أَشْهُرٍ یقْتُلُ وَ یمَثِّلُ وَ یتَوَجَّهُ إِلَی بَیتِ الْمَقْدِسِ، فَلَا یبْلُغُهُ حَتَّی یمُوت(ابن حماد، 1418ق: 198-199)؛ از امیرالمؤمنین( روایت شده است پیش از مهدی، مردی از خاندان او در مشرق قیام میکند که هشت ماه، شمشیر بر دوش گرفته و به کشتار میپردازد و به سوی بیتالمقدس حرکت میکند ولی پیش از رسیدن به آنجا از دنیا میرود.
جریان مدعی احمد اسماعیل بصری با استناد به این روایات و قرار دادن آن در کنار روایات دیگر به وجود ذریه برای امام مهدی استناد کرده است(العقیلی، 1432ق: 47).