ملخص الجهاز:
"اما پیدایش متودولوژی تئاترویزنشفتدر آلمان که متمایل به جنبههای تاریخیبود، مشوقی بود برای رشته تئاتر که به اینمطالب از منظری نگاه کند که عموما درگروههای آموزشی ادبیات، مخصوصا دررشته ادبیات انگلیسی، از آن غفلت شدهبود؛ در این گروهها بهویژه در سالهای میانیقرن بیستم، نگرش منتقدانهای مسلط شدهبود که به نقد نوین معروف است.
» اما اگرچه این موضوع در مورد اکثرپژوهشهای نوین و تأثیرگذار علوم انسانی وعلوم اجتماعی در دهه هشتاد میلادیصحت دارد، اما تأثیری جدی بر مرزهایتثبیتشده رشتههای تحصیلی دردانشگاهها، به ویژه بر روی مطالعاتتئاتری، نگذاشت که به تازگی موقعیت خودرا پیدا کرده بود و در بسیاری مواقع هنوز بهدلیل وضعیت نامساعد آن در میانرشتههای آکادمیک، رشته انعطافپذیرینبود.
درنتیجه، مطالعات اجرا اکنون درتعدادی از دانشگاهها به عنوان گروههایآموزشی دانشگاهی پایهگذاری شدهاند کهمشخصا در مدیریت یا سازماندهی ازدپارتمانهای دانشگاهی دیگر متفاوتنیستند، فصلنامههایی نهچندان متفاوت باعملکرد فصلنامههای رشتههای سنتیایجاد کردهاند، با ناشرین متعدد مجموعهکتابهایی تدارک دیدهاند که مشخصا با دیگرمجموعههای ویژه تفاوتی ندارند و شایدبیش از هر چیز شایان توجه باشد کهکنفرانس بینالمللی سالانهای (و بسیاریکنفرانسهای کوچکتر) سازماندهی کردهاندکه سعی میکنند به مشکل اداره کنفرانسها(هرچند عموما در جهتی مثبت) بپردازند،به صورتی که از تکرار ساده روشهایکنفرانسهای سنتی برای بررسی رشتههایسنتی پرهیز کنند.
) رشته تئاتر، با دامنه بالقوه گستردهعلاقهمندی به فعالیت انسانی در بسیاری ازفرهنگها و دورههای تاریخی، ارتباط طبیعیبا پژوهشهای بینفرهنگی دارد، اما اینویژگی در نیمه قرن بیستم میلادی، زمانی کهتئاتر سعی میکرد جایی برای خود در میانرشتههای تثبیتشده دانشگاهی ایجاد کند،یک ضعف به شمار میآمد."